اجتماعی

ایران و انباشت بحران‌ها

کشورمان  سال‌هاست با فهرست بلندبالایی از مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ معضلاتی که هر دوره دوباره تکرار می‌شوند، بی‌آنکه راه‌حلی جدی برای آنها اجرا شود. از تورم و بیکاری تا بحران آب، فساد، نابرابری و کاهش امید اجتماعی؛ کشور در چرخه‌ای گرفتار شده که همه چیز گفته می‌شود، اما هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند.

علی محمدی فعال حقوق شهروندی : ایران امروز با مجموعه‌ای از چالش‌های درهم‌تنیده اجتماعی اقتصادی فرهنگی و زیست محیطی روبه‌روست چالش‌هایی که هرکدام به تنهایی یک بحران هستند و در کنار هم فشار سنگینی بر زندگی روزمره مردم وارد کرده‌اند

در صدر این مسائل فقر بیکاری تورم و بی ثباتی اقتصادی قرار دارند مشکلاتی که امید بسیاری از خانواده‌ها را هدف گرفته و بر تصمیم‌های جوانان سایه انداخته است در کنار آن بحران مسکن نبود امنیت شغلی مشکلات معیشتی کارگران ضعف خدمات درمانی و فشار تحریم‌ها تاب آوری جامعه را کاهش داده است

در حوزه اجتماعی با کاهش اعتماد عمومی ناامیدی نسبت به آینده گسترش حاشیه نشینی خشونت‌های خانگی اعتیاد و دوقطبی شدن جامعه روبه‌رو هستیم بسیاری از مردم احساس می‌کنند صدایشان شنیده نمی‌شود و کیفیت زندگی آنان هر روز کاهش می‌یابد

طبیعت ایران نیز حال خوشی ندارد از بحران آب و ریزگردها گرفته تا آلودگی هوا نابودی جنگل‌ها و فرسایش خاک نبود مدیریت جامع محیط زیست وضعیت کشور را به مرحله هشدار رسانده است

در کنار این موارد فساد سیستماتیک ناکارآمدی نظام آموزشی فیلترینگ محدودیت فضاهای فرهنگی و تفریحی بی توجهی به حقوق زنان معلولان سالمندان و اقلیت‌ها و ضعف سلامت روان اجتماعی مشکلاتی هستند که بارها درباره آنها هشدار داده شده است

از سوی دیگر ایران هنوز نتوانسته از ظرفیت‌های بزرگ گردشگری انرژی‌های نو پژوهش کارآفرینی و میراث فرهنگی بهره گیرد تمرکز امکانات در تهران کیفیت زندگی در بسیاری از شهرها و روستاها را کاهش داده و موجی از مهاجرت و نارضایتی ایجاد کرده است

در سال‌های مختلف نیز این مشکلات بارها فهرست شده‌اند اما بدون اقدام عملی تکرار شده‌اند در سال ۱۳۹۶ روزنامه خبرآنلاین ۵۲ مشکل اساسی کشور را منتشر کرد اما بسیاری از آنها نه تنها حل نشد بلکه پیچیده‌تر شد چهار سال بعد در نشست سران سال ۱۴۰۰ آقای قالیباف دوباره سه مشکل شامل اقتصاد، آب و جمعیت را برشمرد یعنی همان مسائلی که سال‌ها پیش نیز مطرح شده بود

اکنون دولت چهاردهم کار خود را در شرایطی آغاز کرد که کشور با بحران آب و چالش‌های زیست محیطی روبه‌رو است و اقتصاد با حداقل ۱۳ مشکل ساختاری دست و پنجه نرم می‌کند از جمله رشد پایین اقتصادی بی ثباتی فرار سرمایه ضعف تولید بحران صندوق‌های بازنشستگی ناکارآمدی سیاست‌های حمایتی و گسترش نابرابری

متوسط نرخ تورم نیز از ۲۵ ممیز دو دهم درصد در دهه نود به بالای ۴۰ درصد در پنج سال اخیر رسیده است این روند سفره مردم را کوچک کرده طبقه متوسط را تضعیف نموده و امید اجتماعی را کاهش داده است ایسنا ۱۴۰۴

با این حال آنچه مردم را بیش از همه ناراحت می‌کند تکرار وعده‌های بدون پشتوانه علمی است مسئولان در هر دوره همان فهرست مشکلات را دوباره بیان می‌کنند و با چند جمله کلی جامعه را برای مدتی آرام نگه می‌دارند بدون آنکه تغییر عمیق و علمی رخ دهد

مشکل اصلی این نیست که معضلات ناشناخته‌اند مشکل این است که اراده‌ای جدی برای حل آنها وجود ندارد هیچ اصلاحی بدون دانش تخصص شفافیت مشارکت مردم و تغییر ساختارهای ناکارآمد امکان پذیر نیست

ایران ظرفیت‌های عظیم انسانی فرهنگی طبیعی و علمی دارد اما این ظرفیت‌ها تا زمانی که از بند تصمیم گیری‌های کوتاه مدت رانت محوری آزمون و خطا و مدیریت غیرکارشناسی رها نشوند به نتیجه نخواهد رسید

اکنون زمان آن رسیده که به جای برگزاری جلسات تکراری و بیان مشکلات شناخته شده برنامه‌های علمی شفاف همراه با گزارش‌دهی منظم و قابل سنجش ارائه شود چرا که ادامه این مسیر تنها آینده‌ای مبهم‌تر برای جامعه رقم خواهد زد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا