
مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» نوشته اسحاق جهانگیری با حضور نویسندگان، پژوهشگران و علاقهمندان به ادبیات و فرهنگ ایرانی برگزارشد
علیرضا نیاکان -مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» نوشته اسحاق جهانگیری با حضور نویسندگان، پژوهشگران و علاقهمندان به ادبیات و فرهنگ ایرانی و با حضور آقایان سیدعلی خاتمی-ابوالقاسم خشرو-بیژن نامدارزنگنه- دکترمحمدنهاوندیان -محسن هاشمی-دکترهادی خانیکی-علی جنتی-حسین مرعشی-دکترحسین سیمایی صراف-دکتررضا فرجی دانا-محمدجوادضریف وخانمهالعیاجنیدی وزهرابهروزآذر و شماری از چهرههای سیاسی صبح روزپنج شنبه۲۹ بیست ونهم آبان ماه در مرکز همایشهای کتابخانه ملی برگزار شد.



«لعیا جنیدی» معاون سابق رئیس جمهور در همایش رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» نوشته اسحاق جهانگیری، با ابراز خوشحالی از برگزاری این رویداد، به اهمیت توجه به تاریخ و تجربیات گذشته ایران اشاره کرد. وی تأکید کرد که این تجربیات میتواند برای آیندگان ارزش تاریخی و تحلیلی زیادی داشته باشد و در تحلیلهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مؤثر باشد.جنیدی در ادامه به نقش خود به عنوان هماهنگکننده رئیسجمهور اسبق و چالشهایی که در آن زمان با آنها روبهرو بودند، اشاره کرد و گفت: به عنوان هماهنگکننده، درگیر مسائل مختلفی بودیم که از جمله آنها میتوان به لایحه ممنوعیت وقف اموال عمومی و لوایح مرتبط با پولشویی و تأمین مالی تروریسم اشاره کرد.وی افزود: متأسفانه، لایحه شفافیت و مدیریت که میتوانست زیرساختهای لازم برای تصمیمسازی صحیح را فراهم کند، به درستی اجرا نشد. اگر این لایحهها زودتر تصویب و اجرا میشدند، بسیاری از مشکلاتی که امروز با آنها مواجه هستیم، قابل پیشگیری بودند.جنیدی با اشاره به اهمیت شفافیت در تصمیمسازی و تصمیمگیری در تمامی قوای سهگانه، گفت: ما باید از تمامی مواهب این سرزمین بهرهبرداری کنیم و وقت خود را صرف اندیشه در مورد توسعه و پیشرفت کشور کنیم.
وی همچنین به نقش فرهنگ و تاریخ در شکلدهی به هویت ملی اشاره کرد و گفت: همه ما باید برای بازگرداندن جایگاه واقعی ایران تلاش کنیم و به یاد داشته باشیم که کشور ما دارای جایگاه ویژهای در جهان است.«بیژن زنگنه» وزیر نفت دولت سابق، در همایش رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» با اشاره به ویژگیهای مدیران نسل اول انقلاب گفت: جوانان امروز باید بدانند مدیرانی که پس از انقلاب مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفتند، افرادی خودساخته، میهندوست و ضد فساد بودند؛ مدیرانی که بدون اتکا به رانت و در جریان تلاقی اندیشهها و تلاشهای فشرده، توانستند در اداره کشور تأثیرگذار شوند.وی با اشاره به دوره پس از پایان جنگ تحمیلی اظهار کرد: پس از تشکیل شورای عالی بازسازی در سال ۱۳۶۷، کشور وارد مسیر واقعی توسعه شد و مدیران ارشد و میانی از فضای افکار تند به سمت رویکردهای علمیتر در حوزه اقتصاد، علم و فناوری حرکت کردند. زنگنه تدوین «سند چشمانداز ۲۰ ساله» را دستاورد معرفی و تأکید کرد: این سند، شعار نبود؛ جمعبندی خرد جمعی مدیران کشور و تصویر روشن و قابل تحقق از اهداف اقتصادی، علمی و فناورانه ایران در افق ۱۴۰۴ بود.به گفته او، تصویب این سند در مجمع تشخیص مصلحت نظام و تأیید و پیگیری مقام معظم رهبری نشاندهنده اهمیت راهبردی آن بود، اما از میانه دهه ۱۳۸۰ برخی تصمیمات باعث شد این سند عملاً به فراموشی سپرده شود.وزیر نفت دولت سابق تأکید کرد: یکی از بزرگترین سرمایههای کشور نه منابع زیرزمینی، بلکه مدیران کارآفرین و استراتژیکی هستند که میتوانند توان نهفته جامعه را بالفعل کنند. متأسفانه در سالهای اخیر در تداوم مدیریت مبتنی بر شایستگی دچار افول شدهایم.
زنگنه در پایان ضمن قدردانی از همراهی خانواده جهانگیری گفت: ایشان از ارزشمندترین مدیرانی هستند که در جمهوری اسلامی پرورش یافتهاند و امروز کشور بیش از هر زمان دیگر نیازمند حاکمیت اندیشه و عقلانیت است.«محمدجواد ظریف» وزیر اسبق امورخارجه، در مراسم رونمایی از کتاب در اندیشه ایران ضمن ابراز خوشحالی از حضور در این آیین گفت: حضور در مراسم رونمایی کتاب برادر گرانقدرم جناب آقای جهانگیری برای من افتخار بزرگی است. نام این کتاب با شخصیت و کارنامه ایشان کاملاً همخوانی دارد؛ همان نمادی که در عنوان آمده، در رفتار و منش جهانگیری نیز دیده میشود. ایشان همواره در اندیشه ایران بودهاند و عنصر اصلی حیات سیاسیشان دغدغه توسعه کشور بوده است.ظریف ادامه داد: کافی است به جمع مسئولان عالیرتبهای نگاه کنیم که با احترام و ارادت نسبت به دکتر جهانگیری امروز در این مراسم حضور یافتهاند. این همراهی نشاندهنده آن است که ایشان در تمام دوران فعالیت خود، چه زمانی که استاندار اصفهان بودند، چه در جایگاه وزیر و چه به عنوان معاون اول رئیسجمهور، همواره محور فکرشان توسعه ایران بوده است.

قطبنمای دکتر جهانگیری توسعه کشور بوده و بر اساس همین ضرورتها عمل کردهاند. به همین دلیل هم امروز میتوانند با سربلندی در میان مردم این سرزمین بایستند؛ چرا که از این مسیر هیچگاه منحرف نشدند.
وی افزود: ایران بسیار بزرگ، توانمند و برخوردار از ظرفیتهای انسانی عظیم است. قدرت واقعی ایران در مردم و مدیران کارآمدی است که این کشور پرورش داده؛ و دکتر جهانگیری بیتردید یکی از برجستهترین نمونههای این مدیران است. متأسفانه ما قدر این سرمایه بزرگ را، که مردم و مدیران کشور هستند، آنگونه که باید ندانستیم و از آن بهره کافی نبردیم. اما این نباید چشم ما را بر آینده روشن ایران ببندیم، آیندهای که بهواسطه همین سرمایه انسانی امیدوارکننده است.ظریف با اشاره به محتوای کتاب گفت: جهانگیری در شعار و در عمل همواره نماد اصلاحگری بودهاند. هر صفحهای از کتاب ایشان را که ورق بزنیم، روح اصلاح، تلاش برای بهبود امور و دوری از دلخوری و گلایه دیده میشود. هدف ایشان ارائه نقشهای برای اصلاح امور کشور است، نه تسویهحساب با افراد. ما همیشه در دولت از این نگاه بهره بردهایم و شخصاً نیز خود را وامدار ایشان میدانم.وی ادامه داد: جهانگیری در دولت نماد اعتدال بودند. هیچگاه از مسیر آرامش و اعتدال خارج نشدند و دیگران را هم به همین مسیر دعوت میکردند. در چند بخش از کتاب نیز به نقش ایشان در کمک به حفظ اعتدال اشاره شده است. این خوی خونسردی و توانایی مدیریت اختلافات، یکی از مشخصههای اصلی شخصیت سیاسی ایشان بود.وزیر اسبق امور خارجه موضوع شفافیت و احترام به مردم را یکی دیگر از ویژگیهای برجسته جهانگیری دانست و گفت: این کتاب نیز نماد همین نگاه است. در لایحهها و طرحهایی که ایشان پیگیر آن بودند، احترام به مردم و اصل بودنِ جامعه بهروشنی دیده میشود. همان جملهای که دکتر جهانگیری اشاره کردند، که مردم صاحبان اصلی کشورند، در تمام رویکرد ایشان قابل مشاهده است. مردم بزرگترین سرمایه ایران بودهاند، هستند و خواهند بود.ظریف در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: جهانگیری همیشه وزنهای مهم برای حفظ اعتدال دولت بود و ما با حضور بزرگانی که برخی امروز در اینجا هستند و برخی اگرچه حضور ندارند، اما دلشان همراه دکتر جهانگیری است، توانستیم به کشور خدمت کنیم و این مایه افتخار ماست.وی در پایان گفت: امیدوارم جهانگیری همچنان در کنار نیروهای دلسوز کشور بهعنوان نماد تلاش، مدیریت، پاکدستی و اعتدال بمانند. ایشان از همه توان خود برای ایران گذشتند و متأسفانه هزینههای بسیاری هم دادند. دعا میکنم خداوند به ملت بزرگ ایران و به همه بزرگان این سرزمین عزت و سربلندی بیشتر عطا فرماید.«رضا فرجیدانا» وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری، در آیین رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» سخنان خود را با تقدیر از انسجام، زیبایی و خوانایی ادبیات این اثر آغاز کرد و گفت: مؤلفان توانستهاند تاریخ را با نثری منظم و جذاب روایت کنند؛ کتابی که بیتردید خواندنش برای پژوهشگران وعلاقهمندان مفید خواهد بود.وی محور اصلی این کتاب را «توسعه» دانست؛ فهم توسعه، ضرورتهای آن و مقتضیاتی که پیش روی کشور قرار دارد. به گفته او، همین خط فکری، رشته پیونددهنده بخشهای مختلف کتاب است.فرجیدانا تأکید کرد که توسعه علمی همچنان تکلیف ناتمام کشور است و نهاد علم و دانشگاه در این مسیر نقشی تعیینکننده دارند.وی در بخش دیگری از سخنانش به جایگاه دانشگاه و تلاشهایی که در دوره حضور اسحاق جهانگیری در دولت برای تقویت استقلال دانشگاهها انجام شد اشاره کرد وگفت: استقلال دانشگاه از اصول پذیرفتهشده در جهان امروز است و بدون آن هیچ دانشگاهی نمیتواند پیشرفت کند. به باور او، بازگرداندن اختیارات از دسترفته وزارت علوم و ایجاد شرایط برای نقشآفرینی واقعی دانشگاهها از جمله نکاتی است که در کتاب نیزبهخوبی تشریح شده است.فرجیدانا سپس شرایط کنونی کشور را یادآور شد؛ شرایطی که به تعبیر او با «نابسامانی در انرژی و برق» و نیز تصمیمگیریهایی روبهرو است که اگر بر مدار عقلانیت نباشد، مانع توسعه خواهد بود. او هشدار داد که نباید از مفهوم توسعه تنها در حد یک شعار استفاده کرد، زیرا توسعه شاخصهای دقیق کمی و کیفی دارد و هر مکتب فکری و هر نظام حکمرانی، ناگزیر بر اساس همین شاخصها قضاوت میشود.وی گفت: ما که اسلام را مبنای اداره جامعه قرار دادهایم، نمیتوانیم از کنار شاخصهای توسعه بیتفاوت عبور کنیم. تحقق این امر نیازمند آن است که دانشگاهها بتوانند نقش واقعی خود را ایفا کنند.فرجیدانا در ادامه به بخشهایی از کتاب، بهویژه مطالب صفحات ۱۳ تا ۱۱۸ اشاره کرد؛ صفحاتی که به گفته او، به اختلافات و چالشهای حوزه آموزش عالی در آن سالها پرداخته و تحلیلهای ارزشمند و مستندی ارائه کرده است.
او افزود: تجربهها، چه تلخ و چه شیرین، بخشی از سرمایه تاریخاند و نسلهای آینده باید بتوانند از آنها بیاموزند.وی سخنان خود را اینگونه پایان داد: امیدوارم این کتاب دستمایه پژوهشهای جدید قرار گیرد و برای «تاریخسازان آینده» مفید باشد. خداوند نگهدار ایران عزیز باد.«حسین مرعشی» در مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» با اشاره به سابقه دوستی طولانیاش با اسحاق جهانگیری گفت: نزدیک به ۴۹ سال از آشنایی و رفاقت ما میگذرد؛ از سال ۱۳۵۵ که آقای جهانگیری از سیرجان وارد دانشگاه شدند و من هم از رفسنجان به جمع دانشگاهیان پیوستم. آن زمان جمعی از دوستان را تشکیل دادیم و جالب است که این جمع تا امروز هم پابرجاست.وی با اشاره به اینکه «این کتاب فقط یک اثر مکتوب نیست، بلکه جلوهای از شخصیت، منش و کنش آقای جهانگیری» است، توضیح داد: تجربه کار جمعی ما در یک گروه ۲۰ نفره شکل گرفت. خصوصیت اصلی این جمع آن بود که هرکسی استقلال فکری خود را داشت، اما در کنار هم کار منسجم انجام میدادیم. تغییراتی که در استان کرمان ایجاد شد ـ استانی که نه نفت دارد، نه گاز و نه مرز ـ نتیجه همین انسجام جمعی بود. امروز کرمان بعد از تهران و اصفهان سومین استان پرداختکننده مالیات است و این دستاورد کوچک نیست.مرعشی افزود: هیچگاه در این جمع معلوم نبود چه کسی تابع دیگری است. آقای جهانگیری، آقای دکتر میرزایی و دیگران، همه کنار هم و با حفظ استقلال شخصیت کار میکردند.وی سپس نقدی به گذشته اصلاحطلبان وارد کرد و گفت: من نقد را از خودمان شروع میکنم. ما با کشور و مسائل آن مسئولانه برخورد کردیم، اما نتوانستیم یک سازمان سیاسی پایدار ایجاد کنیم. نتیجهاش این شد که پس از ۱۶ سال مدیریت درخشان، کشور را به پدیدهای سپردیم که همه میدانید چه بود؛ چون تشکیلات نداشتیم. شخصیتهای مؤثر تاریخ ایران دور هم بودند، اما تصمیمسازی سازمانیافته وجود نداشت.مرعشی افزود: در کشورهای دیگر، موفقیت نتیجه اتکای به احزاب است. محمود در مالزی توانست به پشتوانه یک حزب بیش از ۲۵ سال کشور را اداره کند. در ایران اگر روزی آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از پایان ریاستجمهوری، بهجای ریاست مجمع تشخیص، در رأس یک حزب مینشست و چهرههای اثرگذار را گرد هم جمع میکرد، شاید مسیر سیاست در کشور متفاوت میشد.وی با اشاره به موقعیت امروز چهرههای باسابقه گفت: اکنون جایگاه آقای زنگنه کجاست؟ جایگاه آقای جهانگیری کجاست؟ این سؤال جدی است. کشوری مثل ایران بدون تشکیلات سیاسی منسجم اداره نمیشود. شما دولت تشکیل دادید، اما دولت شما پشتوانه حزبی نداشت. مجلس هم زحمات خود را کشید، آقای زنگنه سالها تجربه اندوخت، اما امروز این تجربه باید کجا نقشآفرینی کند؟ بدون سازمان سیاسی، امکان بهرهگیری از این سرمایهها وجود ندارد.«علی طیبنیا» وزیر اسبق اقتصاد که به دلیل کسالت قادر به شرکت در این همایش نبود، پیامی به این شرح ارسال کرد:«برادر ارجمند جناب آقای دکتر جهانگیری با سلام و احترام.
لازم میدانم از دعوت جنابعالی برای حضور در آیین رونمایی از کتاب خاطرات «در اندیشه ایران» تشکر نمایم. متأسفانه، به دلیل گذراندن دوران نقاهت ناشی از آسیبی که اخیراً دیدهام، امکان حضور فراهم نشد. با این حال، مایل بودم احترام خود را در قالب پیام مکتوب ابراز کنم.دوره همکاری اینجانب با جناب عالی، به ویژه در دولت یازدهم و در میانه شرایط دشوار اقتصادی موسوم به رکود تورمی، تجربهای ارزشمند بود. بیتردید، سیاستهای اقتصادی و برنامههای اصلاحی آن مقطع به مدد هماهنگی دستگاههای مختلف دولت و تعامل سازنده درون کابینه، همچنین اتکای دولت به حمایتها و تدابیر مقام معظم رهبری، مسیر خود را به خوبی طی کرد و این همافزایی زمینهساز دستاوردهایی، چون مهار تورم، ایجاد ثبات و آغاز روند رشد مستمر اقتصادی شد.خاطراتی که در کتاب «در اندیشه ایران» بازگو کردهاید، سرشار از تجربههای گوناگون آن دوران است و موهبت ارزشمندی برای بازخوانی و ارزیابی به شمار میآید. این تجارب میتواند برای حکمرانی خوب و همه علاقمندان به پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی مفید و قابل استفاده باشد.
امید دارم که کشور عزیزمان با استفاده از توان جمعی و تجارب ارزشمند ملی، به سلامت از شرایط خطیر کنونی عبور کرده و فردایی سرشار از امنیت، ثبات و رفاه برای عموم هموطنان رقم بخورد.
با آرزوی سلامتی و موفقیت.علی طیبنیا»«محمد نهاوندیان» رئیس دفتر رئیسجمهور اسبق، در مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» با تأکید بر اهمیت تاریخنگاری دقیق و علمی، گفت: «ما در ایران غالباً با تاریخنگاری ایدئولوژیک مواجه هستیم که حوادث را برای تأیید یک موضع خاص روایت میکند.
این نوع تاریخ، اغلب پدیدهها و تصمیمات اقتصادی را به درستی بازنمایی نمیکند.وی ادامه داد: تاریخنگاری تئوریک، که سعی در اثبات یک نظریه دارد، و تاریخنگاری وقایعگرا، که با معرفی دقیق بستر وقایع و نیت تصمیمگیرندگان، درسآموز و مفید است، مزایای فراوانی دارد. به خصوص برای دانشجویان و سیاستگذاران آینده، فهم اینکه یک تصمیم با چه نیتی اتخاذ شده و نتیجه آن چه بوده، بسیار ارزشمند است.نهاوندیان با اشاره به تاریخ اقتصادی کشور گفت: ما تاریخ اشتباهات مکرر سیاستگذاران را داریم. وقتی کسی پشت میز تصمیمگیری مینشیند، معمولاً نمیداند همین مسئله قبلاً چند بار اتفاق افتاده و چه نتایجی داشته است. وقایعنگاری درست میتواند از تکرار این اشتباهات جلوگیری کند.وی چهار ویژگی کلیدی جهانگیری در مدیریت اقتصادی را اینگونه برشمرد: نظم، صبر، بردباری در شرایط سخت و انصاف. نهاوندیان افزود: با وجود نزدیکی جهانگیری به برخی جناحهای سیاسی، او در جایگاه ستادی انصاف را رعایت کرد و کسی را متهم نکرد. این نوع انصاف شرط مدیریت عادلانه است.رئیس دفتر رئیسجمهور اسبق در ادامه گفت: اگر بخواهم کتابی برای آقای جهانگیری پیشنهاد کنم، عنوان آن میتواند «ما میتوانیم» باشد. دو دوره مدیریتی داشتیم؛ دورهای که میتوانیم در مدیریت تغییر و دورهای که میتوانیم ایستادگی را تجربه کردیم.
نهاوندیان تأکید کرد: اگر بخواهیم دانشجویان و سیاستگذاران آینده از تجربه ما درس بگیرند، باید کنار آمارها و نمودارها، نقاط تصمیم و نحوه اتخاذ آنها را نیز ثبت کنیم. این کار نشان میدهد که تصمیمگیرندگان با استفاده از تجارب دیگران، چگونه موفق به مدیریت تغییرات شدند.وی در پایان گفت: با وجود بحرانهای بیرونی مانند جنگ اقتصادی و پاندمی کرونا، مقاومت در این شرایط، کارنامه افتخارآمیزی برای آقای جهانگیری و همکارانش است. توفیق بیشتر ایشان را در ادامه خدماتشان از خداوند خواستارم.
«هادی خانیکی» استاد دانشگاه، در مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» با اشاره به ضرورت این اثر گفت هر جا بتواند کمکی کند آن را وظیفه خود میداند و تلاش میکند معرفی کتاب را در قالب پنج نکته توضیح دهد.وی گفت این کتاب پاسخی است به چند ضرورت معطلمانده در فهم تاریخ معاصر ایران. نخستین ضرورت، بازخوانی تجربههای تاریخی است؛ تجربههایی که در جامعه ما بهصورت پراکنده روایت شده و بر اثر آسیب دیدن اعتماد عمومی کمتر مورد بازبینی قرار گرفتهاند. بهگفته او، کتاب با مرور پیچیدهترین مقاطع حکمرانی – از سال ۹۲ به بعد – به این میپردازد که چگونه میتوان از تکرار خطاهای گذشته در مسیر توسعه جلوگیری کرد و چرا این بازخوانی برای اصلاح حکمرانی امروز حیاتی است.خانیکی در نکته دوم، به روایت توسعه در کتاب اشاره کرد و توضیح داد که توسعه تنها یک خاطرهگویی نیست، بلکه روایتی چندوجهی است که اقتصاد را در کنار سیاست، جامعه، فرهنگ و محیطزیست معنا میکند. بهاعتقاد او، کتاب نشان میدهد توسعه بدون ثبات وپیشبینیپذیری ممکن نیست و هیچ برنامهای بدون اعتماد عمومی، گفتوگوی دولت و جامعه و ثبات پولی و ارزی دوام نمیآورد.وی در تشریح ضرورت سوم گفت روایت جهانگیری در کتاب بر خلاف الگوی قهرمانسازی است. جهانگیری خود را منجی شرایط پیچیده معرفی نمیکند، بلکه با صداقت به محدودیتها، تجربههای زیسته و دادههای واقعی تکیه دارد؛ حساس به مسائل مردم و پاسدار سرمایه اجتماعی.خانیکی افزود که کتاب هشدار میدهد اگر فاصله دولت و جامعه افزایش یابد، هیچ طرح توسعهای به نتیجه نخواهد رسید.استاد دانشگاه در ادامه، تز اصلی کتاب را روشن و صریح دانست: ایران میتواند و باید در مسیر توسعه قرار گیرد. توسعه ضرورتی برای حل مسائل روزمره است و تحقق آن به سه پایه نیاز دارد؛ اجماع سیاسی، ثبات اقتصادی و پاسداشت سرمایه اجتماعی و همبستگی ملی. به گفته او، جهانگیری توضیح میدهد که بیثباتی در تصمیمگیری، تداخل نهادها و فرسایش اعتماد، موتور توسعه کشور را از کار میاندازد.خانیکی در نکته پنجم و پایانی خود راه عبور از وضعیت خطیر کنونی را شرح داد؛ راهی چندبعدی که بر احیای گفتوگوی ملی، بازسازی اعتماد عمومی، اصلاحات نهادی، سیاست خارجی فعال و متکی بر تعامل و تقویت تولید و سرمایهگذاری مولد استوار است. او تأکید کرد مضمون مرکزی کتاب از نگاه جهانگیری این است که توسعه مهمترین مسئله ایران است؛ ایران شایستگی توسعه را داشته، اما به موقعیت مطلوب نرسیده است؛ بنابراین همه کنشگران سیاسی، علمی و مدنی باید به مسیر توسعه ملی فراخوانده شوند.
خانیکی سخنانش را با این جمله تمام کرد که کتاب «در اندیشه ایران» در حقیقت فراخوانی است برای بازاندیشی جمعی و حرکت مشترک بهسوی آیندهای توسعهمحور.اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور اسبق، در آیین رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» سخنان خود را با این توضیح آغاز کرد که این اثر «روایتی از تجربهها، یادداشتها و تأملات چند دهه فعالیت اجرایی» اوست؛ تجربههایی که به گفته خودش «برای فهم بهتر مسائل ایران باید خوانده و نقد شود».جهانگیری تأکید کرد که هشت سال حضور در دولت «فقط بخشی از یک مسیر طولانیتر» بوده است و افزود: آنچه امروز ضرورت دارد، بازخوانی بیکموکاستِ تجربههای حکمرانی است؛ اگر ضعفها و خطاهای خود را نبینیم، راه اصلاح روشن نمیشود.وی این کتاب را نه خاطرهنویسی دانست و نه روایت آرزوها؛ بلکه «تلاشی برای بازگویی واقعی منابع و عوامل مساعد و نامساعد توسعه ایران»، مجموعهای از یادداشتهایی که از دوران استانداری اصفهان در دهه هفتاد تا امروز نوشته شده است توصیف کرد و گفت: این کتاب برشی از آن تأملات است؛ تأملاتی از گذشته برای فهم امروز.
معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم با اشاره به ابرچالشهایی چون اقتصاد، بودجه، آب، انرژی، محیطزیست، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی گفت: عبور از بحرانها سازوکارهایی میخواهد که به دلیل گریز از انباشت تجربه و ضعف نقد حکمرانی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.جهانگیری بار دیگر «مدل حل مسئله» را یادآوری کرد و گفت: برای مدیریت بحران، همواره پنج ویژگی حیاتی بوده است. او این پنج مؤلفه را چنین توضیح داد:۱) اول، انتخاب تیم مدیریتی کاردان و شجاع. بزرگترین وظیفه یک مدیر، انتخاب همکاران صالح است.۲) دوم، داشتن برنامه روشن؛ مدیر باید بداند از کجا شروع کرده و به کجا میخواهد برسد.۳) سوم، ایجاد هماهنگی و هموار کردن محیط پیرامونی. حکمرانی مثل چرخدندههای یک ماشین است؛ اگر هماهنگ نباشند، موتور حرکت نمیکند.
۴) چهارم، سرمایه اجتماعی؛ بدون مشارکت نخبگان و پشتیبانی مردم، هیچ سیاستی موفق نمیشود.
۵) پنجم، شناخت فرصتها و اتخاذ تصمیم بهموقع.وی با اشاره به نمونههایی از دوران مدیریتی خود از «مدیریت تحریمهای چندلایه شورای امنیت، آمریکا و اروپا» تا «خروج از رکود تورمی ۹۲ و کنترل تورم» و اصلاحات اقتصادی چون «اصلاح قیمت حاملهای انرژی و ارز ترجیحی»، گفت: برخی از این اقدامات موفق بود و برخی نه؛ هرجا موفق نشدیم، حتماً در یکی از این پنج حوزه ضعف داشتهایم.
جهانگیری سپس به پرسش بنیادین توسعه ایران پرداخت و پرسید: چرا با وجود ارادههای متعدد، کشور هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیده است؟
وی سه مانع اصلی را برشمرد:
۱) غلبه برخی رویکردهای فکری در ساختار تصمیمگیری که تصور میکنند توسعه و ورود فناوریهای نوین با مبانی اعتقادی در تضاد است. هر بار تکنولوژی تازه وارد شد، گروهی با آن مخالفت کردند؛ از اینترنت تا ابزارهای جدید ارتباطی.۲) ساختارهای مدیریتی و منافع کوتاهمدت. کشوری با این حجم منابع، نباید گرفتار چنین ناکارآمدی باشد. برخورد نفتی با حکمرانی، دولت را به جای پاسخگو بودن، طلبکار مردم کرده است.۳) فشارها و مخالفتهای خارجی. کاسبان تحریم فقط در داخل نیستند؛ مخالفان توسعه ایران در سطح جهانی برای ماندگاری تحریمها هزینه میکنند.
وی در ادامه راه برونرفت از چرخه ناکارآمدی را «اراده جمعی برای توسعه، سیاستهای عالمانه و استمرار این سیاستها» دانست و یادآور شد: هیچ کشوری زیر تحریمهای شدید نتوانسته مسیر عادی و شرافتمندانهای برای مردمش بسازد. ما از دنیا سه چیز میخواهیم: سرمایه، تکنولوژی و بازار. همین سه مؤلفه در دوره برجام در دسترس قرار گرفت.جهانگیری وضعیت امروز اقتصاد کشور را پیچیدهتر از گذشته توصیف کرد و گفت: شرایط نه جنگ و نه صلح، از خود جنگ هم سختتر است. مردم نمیتوانند آینده را پیشبینی کنند. وی هشدار داد که «ناترازیها اقتصاد را به نقطه خطر نزدیک کرده» و افزود: اصلاحات اقتصادی دیگر قابل تعویق نیست؛ نخستین گام هم بازگرداندن ثبات و کنترل تورم است.جهانگیری سخنانش را چنین جمعبندی کرد: امیدوارم با اصلاح رویکردها و کوشش دلسوزان کشور، ایران بتواند از این دوران سخت عبور کند و روی ریل توسعه پایدار قرار بگیرد.




