فرهنگی و هنری

دکتر فاطمه راکعی؛ از ادبیات تا سیاست

✍️ رضا قاسم‌پور:
به مناسبت روز جهانی زن فرصتی دست داد تا با هماهنگی قبلی، گپ و گفتی با خانم دکتر فاطمه راکعی مدیر عامل انجمن شاعران ایران، استاد دانشگاه و نماینده مردم تهران در مجلس ششم در خانه شاعران معاصر داشته باشم. نیم‌ساعتی زودتر از موعد مقرر رسیده‌ام جذابیت‌های ساختمان شکیل با معماری فاخر ایرانی و مجسمه‌های کارگذاشته شده شعرا در وسط حیاط ضلع جنوبی گذشت زمان را برایم بی‌معنا کرده است.
به وقت ساعت عاشقی در پیشگاه بانوی سیاست، فرهنگ و هنر زانوی ادب می‌زنم پس از چاق سلامتی‌ خشاب مسلسل سوالاتم هی پر و خالی می‌شود از تولد بانو در زنجان قدیم تا مدیریت حاج عبداله راکعی بر دبستان سعادت زنجان، از خاطرات سرایش اولین شعر “جدایی” تا آفرینش‌ِ “زنی می‌گذرد” ، از خاطرات تحصیلی حسین منزوی در مدرسه سعادت تا موانستم با قیصر امین‌پورها،از چرایی و چگونگی پرتاب به وسط گودال سیاست تا چیستی حیات و ممات، از نقش مولوی در ساختار شخصیتی شاعر تا جلوس بر صندلی سبز مجلس، از چرایی شاعرانگی تا مدیرعاملی انجمن شاعران ایران، از دبیرکلی حزب زنان نواندیش تا مشاورت شهردار اسبق تهران، از زبان مادری تا کرسی زبان‌شناسی در دانشگاه الزهرا، از …تا…
راکعی در قاموس سیاست چهره‌ای شاخص و به غایت جدی و در عین حال در حوزه تخیل، شاعری چند وجهی، رمانتیک و خیال‌پرداز است در بین گفتگو و شعرخوانی‌ها به یاد پدر و مادر چند بار دریاچه ارومیه را تر و خشک می‌کند و… آنچه در ادامه می‌خوانیم تورق این گپ و گفت البته نقل به مضمون است.

🌀بزرگترین فرزند مرحوم عبداله راکعی فعال فرهنگی هنری و مدیر مدرسه سعادت زنجان هستم. عاشق خانواده‌ بوده و اولین دلنوشته‌ام را در خردسالی به نام “جدایی” نوشته و مورد تشویق و مهر پدرانه قرار گرفتم. پدر دارنده اولین چاپخانه، اولین باشگاه، موسس سینما تاتر،هنرمندِ خوشنویس و شاعر بودند که متاسفانه دیوان شعرش به یغمای زمانه رفت. فوبیای مرگ برایم با موانست مولوی و شمس الشموس تبریز فروریخت. سفر به قونیه و هم‌آغوشی روحی و روانی با مولانای جان، رودخانه پرآشوبِ شور و شررم را به سوی اقیانوس ژرف عرفان رهنمون شد‌. در غار حرا زنجیرهای منیت و حصر و حصارهای مادی گسستند و به سوی ابدیت و عرفان پرگشودند.

🌀راکعی در تعریف شعر می‌گوید: شعر به عنوان کلام هنری به معنی نو دیدن و نو نوشتن و کشف تازه‌ها ،مکاشفات اندرونی و گذر از عادت است و نگاه دیگرگونه‌ای را به جهان هستی دارد که این نگاه تکراری نیست. کشف لحظه‌های ناب، فکرهای نو و نگاه استعاری به مسائل سبب شده که این روزها شعرهای خوبی منتشر شود. به شعر به عنوان صمیمی‌ترین‌، عاشقانه‌ترین و خالصانه‌ترین درگیری ذهنی شاعر با پدیده‌ها و مسائل شخصی نگاه می‌کنم. معتقدم نمی‌شود به شعر دستور داد. شعر برآیند حس و نگاه شاعرانه به هستی و زندگی و جامعه است و شاعر وقتی از چیزی از اعماق جان متأثر شود، درباره‌ آن می‌نویسد.
راکعی اشعار خود را در قالب‌های مختلفی چون غزل، چهارپاره و مثنوی سروده. با انتشار مجموعهٔ «ناخنکی به زندگی» آثاری در قالب‌های سپید و نیمایی به دست نشر سپرده است. تمامی این تجربه‌های متنوع را ویژگی‌های مشترکی به یکدیگر پیوند می‌دهد که زبان ساده، سلیس، اندیشهٔ عاشقانه و زیباپرستانه از مهم‌ترین آن‌هاست. به باور منتقدین راکعی شاعر دانشگاهی و از چهره‌های شاخص و پیشکسوت حوزه زنان ایران است.

🌀راکعی را بیشتر اهالی فرهنگ با شعرهایش می‌شناختند و در کنار شاعرانی چون قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی و ساعد باقری از نسل شاعران انقلاب اسلامی بود؛ اما با پذیرش مدیریت و سردبیریِ پگاه(فصلنامه فرهنگی ادبی خواهران) نشان داد که به موضوع زنان توجه خاص و تمرکز ویژه دارند.
با تورق دو شعر با موضوع زنان(به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن) علاقمندان را با مجموعه آثار خانم دکتر راکعی تنها می‌گذاریم.

ای به صبر پرشکوهت رشک برده کوهساران
شرمسار دست‌هایت در سخاوت آبشاران
رودها آوازخوان کوشش همواره‌ی تو
قصه گوی جوشش پیوسته‌ی تو چشمه ساران
خستگی نشناس رهپو، روز و شب را در تکاپو
تا بیاسایند لختی در پناهت ، بی‌قراران
ای چراغ مهربانی در گذار زندگانی
گرم سوزی‌های جانت ، رهنمای رهگذاران
آسمان پرستاره ، دامنت را استعاره
نیمه شب‌ها چون ز اشکت می‌شود آیینه باران
زیر چتر مهر تو سرشارم از حسی یگانه
حسی از بی چتر بودن زیر باران بهاران
گرچه پنهان داری از ما قصه‌های غصه‌ات را
قصه‌ها می‌ماند از تو در کتاب روزگاران

🍃🌺زنی می گذرد…

در میدان بزرگ شهر
زنجیر بر دست و پای
می کِشندش به جُرمی سترگ
بی سر و پا! آراسته ای می گوید
انگل اجتماع! طبیبی
کثافت! رُفتگری
پناه بر خدا! وارسته ای
مادرت بمیرد جوان!
زنی می گذرد…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا