
خورشید به مهمانی ماه آمده آری
رضا_قاسمپور
عصر شنبه ۲۴ مرداد ۴۰۴ در معیت استاد “داود مرادخانی” در سالن ابن سینای شهیدان نژاد فلاح کرج میهمان “انجمن شعر و ادب البرز” هستیم چرا که هنوز معتقدم شعر و ادبیات کماکان یکی از اسباب مهم تخلیه روحی و روانی انسان معاصر در وانفسای “چه کنم چه کنم” هوش مصنوعی و آچمزهای اجتماعیِ تودرتو است. مجسمهساز، طراح و نقاش اگر عرق روحی خویش را در قالب هنر مرتبط هویدا میکند، نویسندگان و شاعران نیز به معجزه کلمات و روح واژهها پناهنده میشوند. از طرفی وقتی صاحبدلان در کوچه پس کوچههای شعر پرسه میزنند قطعا در هوای عشق و عاشقی تنفس کرده و تموجات روحی و شطحیات روانی خود را با اعجاز شعر آرام میکنند.
🔷 انجمنی به بلندای عشق …
استاد حسینی مجری پیشکسوت برنامه با شکیبایی و خوشروئی تمام، شاعران حاضر را یکی پس از دیگری وارد صحنه هنرنمایی کرده و گاها به مدد استاد شباب کارشناس شعر و ادبیات، گریزی به نقاط قوت و ضعف اشعار خوانده شده میزنند. از دید معلم خبرنگار شهر، نقطه قوت “انجمن شعر و ادب البرز” حضور فعال و پرتعداد شاعران خانم و نقطه ضعف عمومی تمام انجمنها، حضور نازل جوانان در صحنه خروشان شعر و ادبیات است.
در حاشیه جلسه سوالاتی از خانم آرام ویشکایی(دکلماتور توانمند و فعال اجتماعی) در خصوص چرایی و چگونگی فعالیت انجمن شعر و ادب البرز دارم که در ادامه نقل به مضمون تورق میکنیم. استاد حسینی با تخلص”نغمه” دبیر و مجری انجمن بازنشسته و از پیشکسوتان آموزش و پرورش البرز بوده و در برههای از مسئولین وزارت آموزش و پرورش بودهاند. همچنین مسئولیتی نیز در انجمن مداحان البرز دارند امروز ۲۲۶۰ امین جلسه شعر و ادب انجمن ادبی البرز بدون وقفه با مدیریت استاد حسینی برگزار میگردد و…
🔷تموج شور و شعور در ازدحام حادثه
خلاصه در دو ساعتی که در جلسه انجمن شعر و ادب البرز هستیم شاعران و شعردوستان زیر مسلسل به قرائت اشعار خود و بعضا سرودههای دیگر شاعران صاحب نام میپردازند.
🔻خانم افشاری شاعر
🔻فرمانی شاعر
🔻حامد رشیدیان شاعر
🔻مرتضایی شاعر
🔻منصوری(شاعر طنزپرداز)
🔻شاهین بهرامی شاعر
🔻خانم رنجی شاعر
🔻مهدی بخشی شاعر
و ..
علاقمندان به شعر
🔻داود مرادخانی
🔻خانم کهنلو
🔻رجبی
🔻خانم باقری
🔻خانم بختیاری
🔻خانم آرامخوش ویشکایی
و….
🔷در پایان خوانندگان را با شعر “مهدی بخشی” جوانترین شاعر “انجمن شعر و ادب البرز” تنها میگذارم.
خورشید به مهمانی ماه آمده آری
برخیز ابالفضل که شاه آمده آری
این بار عوض کرده خدا پرده تقدیر
یعقوب پیِ یار به چاه آمده آری
ساقی لب آب و قدحش خونی و سرخست
طرحی دگر از عصر سیاه آمده آری
سلطان به روی زانوی خود راه رود؟ آه
راه آمده راه آمده راه آمده آری
دستی به کمر، دست دگر دست ابالفضل
اینگونه پیِ میرِ سپاه آمده آری
ای فرشچیان! روح الامین! نقش نگارید
خورشید به مهمانی ماه آمده آری…