فریب،هیجان کاذب و توهم، هدیه عصر جدید به نابینایان در آستانه سال نو

فریب،هیجان کاذب و توهم، هدیه عصر جدید به نابینایان در آستانه سال نو

زمان انتشار : 2022/04/04 - 16:30

در روز ۲۷ اسفند، سومین فصل از برنامه استعدادیابی عصر جدید، با یک اتفاق هیجان‌انگیز به روی آنتن رفت. اتفاقی که بازخورد‌های عجیب و متفاوتی را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت. علیخانی در این برنامه، از مادر و دختری میزبانی می‌کرد که از شیراز به تهران آمده بودند تا روایتگر قصه‌ای شگفت‌آور باشند و […]

در روز ۲۷ اسفند، سومین فصل از برنامه استعدادیابی عصر جدید، با یک اتفاق هیجان‌انگیز به روی آنتن رفت. اتفاقی که بازخورد‌های عجیب و متفاوتی را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت. علیخانی در این برنامه، از مادر و دختری میزبانی می‌کرد که از شیراز به تهران آمده بودند تا روایتگر قصه‌ای شگفت‌آور باشند و در آستانه سال نو خورشیدی، مخاطبان میلیونی این برنامه را به هیجان آورند.

«تارا صبی»، دختر ۲۱ ساله‌ای است که در اولین قسمت عصر جدید مدعی شده در تاریخ‌های ۲۵ مرداد و ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ در بیمارستان دکتر خدادوست شیراز تحت عمل جراحی سلول‌های بنیادی قرار گرفته و او که از ابتدای تولد نابینا بوده، بینایی کامل هر دو چشمش را به دست آورده است. از مخاطب عام که بگذریم، برای آنها که اندک آشنایی با دانش چشم‌پزشکی داشته باشند یا اخبار این حوزه را پیگیری کنند، دروغ بودن این ادعا آن قدر بدیهی است که حتی نیاز به جستجوی ادله برای اثبات کذب ماجرا هم کاری عبث می‌نماید؛ چه، درمان نابینایی از طریق سلول‌های بنیادی فعلاً موضوعی است که صرفاً در حد پژوهش‌های آزمایشگاهی و دانشگاهی مطرح شده و حتی وارد فاز آزمایش بر روی حیوانات هم نشده است. معهذا، جمعی از کنشگران نابینا محض روشن شدن ابعاد ماجرا، تحقیقاتی را به عمل آورده‌اند که نتایج آن در ادامه به اطلاع خواننده این سطور می‌رسد:

یکم: خانواده صبی در برنامه مدعی شده‌اند که تارا از ابتدای زندگی مطلقاً نابینا بوده و این در حالی است که او به گواه همکلاسی‌ها و هم‌تیمی‌هایش در ورزش، باقی‌مانده بینایی قابل قبولی دارد و به همین استناد هم «کم بینا» و نه نابینا محسوب می‌شود.

دوم: تارا صبی در این برنامه از چشم‌پزشکی به نام «جمشید یگانه» به عنوان جراح معالج یاد می‌کند که در بررسی‌ها مشخص شده چشم‌پزشک نام برده در تاریخ مرداد و شهریور ۱۴۰۰ اصلاً در ایران حضور نداشته است.

سوم: خانواده صبی محل انجام عمل سلول‌های بنیادی را «بیمارستان دکتر «خدادوست» در شهر شیراز عنوان می‌کنند و این در حالی است که این بیمارستان، هرگز ادعایی در خصوص انجام این عمل در هیچ یک از پایگاه‌های خود در شبکه‌های اجتماعی و همچنین در وبسایت بیمارستان منتشر نکرده است. برای پیگیری جزئیات ماجرا با بیمارستان تماس گرفته شد و در نهایت شگفتی مشخص گردید تاریخ‌های فوق‌الاشاره، صرفاً تاریخ‌هایی است که تارا صبی در این بیمارستان مورد عمل جراحی انحراف چشم قرار گرفته و چشم‌پزشک معالجش هم نه دکتر یگانه، که «زهرا کلانتری»، فلوشیپ چشم‌پزشکی بیمارستان خدادوست بوده است و طبق تماسی که با ایشان گرفته شد، جراحی انحراف چشم، هیچ تأثیری در بینایی تارا صبی نداشته است. همچنین صبی در آن بیمارستان، هیچ جراحی دیگری انجام نداده است.

آنچه در این میان همچنان تاریک مانده این است که احسان علیخانی به عنوان تهیه کننده و کارگردان ماه عسل، بر چه مبنا و اعتباری چنین دروغ بزرگ و عجیبی را در یکی از پر بیننده‌ترین ساعت‌های آنتن تلویزیون ملی مطرح کرده و با چه قصد و نیتی چنین بار هیجانی و عاطفی را به ذهن و روان مخاطبان تحمیل کرده است؟ در این میان تکلیف هزاران نابینایی که دانش یا ابزار کافی را برای درستی‌سنجی این ادعا ندارند و منبعشان فقط رسانه ملی است چه خواهد بود؟ چه کسی قرار است پاسخگوی آسیب عاطفی–روانی وارد آمده بر نابینایانی باشد که دل به چنین روایت‌هایی می‌بندند و به زودی وجوه دروغین ماجرا بر آنها آشکار خواهد شد؟ چه بسیار نابینایانی که از دور‌ترین روستا‌های کشور بر مبنای آنچه که از رسانه ملی شنیده‌اند، کیلومتر‌ها راه را بر خود هموار کنند و راهی شیراز شوند تا با دستاوردی که در برنامه علیخانی درباره‌اش شنیده‌اند، از نزدیک آشنا شوند.

لازم به یادآوری نیست که در تهیه برنامه‌هایی در حد و اندازه عصر جدید، ده‌ها نفر دست دارند و نمی‌توان چنین رخداد‌هایی را در زمره اشتباهات فردی یا عدم آگاهی برنامه‌سازان قلمداد کرد. دقایقی را که این برنامه در آن به روی آنتن رفته به جرأت می‌توان یکی از پر بیننده‌ترین زمان‌های تلویزیون در طول سال به حساب آورد. بر همین مبنا هم چه از سوی بینندگان و چه از جانب برنامه‌سازان، حساسیت زیادی نسبت به محتوای پخش شده وجود دارد. همین واقعیت هم عجیب بودن ماجرا را دو چندان می‌کند. بی‌تردید در چنین موقعیتی نقش رسانه‌ها آشکار می‌شود و بر عهده هر رسانه متعهدی است که نور بر زوایای تاریک اتفاقاتی از این دست بتاباند و چهره‌هایی همچون علیخانی را نسبت به تبعات عملکردشان پاسخگو کند.

پاسخ دادن

نکات : آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند. *

*