
چه کسانی اتلاف وقت ، تخریب ذهن و شعور فرزندانمان را در مدارس غیر انتفاعی طراحی کردند …….آیا این هم از ثمره های ایده پردازی نفوذ است ؟
می خواستم پسرم را در مدرسه دولتی ثبت نام کنم ،مدیر مدرسه دولتی در مقابل ژست من در مورد معدل او گفت : معدل ۱۹/۵مدرسه غیر انتفاعی معادل ۱۶/۵ مدرسه دولتی است !
توفیق وحیدی آذر: می خواستم پسرم را در مدرسه دولتی ثبت نام کنم ،مدیر مدرسه دولتی در مقابل ژست من در مورد معدل او گفت : معدل ۱۹/۵مدرسه غیر انتفاعی معادل ۱۶/۵ مدرسه دولتی است !
چیزی برای گفتن نداشتم ! اما به احتمال قوی نظر او می توانست صحیح باشد !
به گزارش بولتن نیوزمدرسه غیر انتفاعی پسرم متعلق به مدیرکل آموزش و پرورش و رئیس دانشگاه تبریز بود ، هیچ بحث تعارض منافعی در این ماجرا بوجود نیامده بود، استاندارد تعداد دانش آموز در هر کلاس شکسته شده بود و هیچکس توان مخالفت را نداشت ! مسئول مدارس غیر انتفاعی در اداره کل آموزش و پرورش فقط گفت من می توانم نامه شما را به مدیر کل منتقل بکنم ، اما هیچ امکان دخالت و اصلاح ندارم ! مدارس افراد قدرتمند با بدست آوردن زمین به شکلی پرقدرت بزرگ شدند اما اغلب مدارس باصطلاح در” ایکی اوتاق بیر دهلیز” حیات خود را ادامه می دهند!
در تبریز مدارس غیر انتفاعی به شکل سریع رشد داشته اند ! فرزندان ما که قرار است در آینده این سرزمین نقش آفرینی کنند وارد این مدارس می شوند و بخشی از ثروت عظیم مغز جوان و کودک ایرانی در این مدارس پردازش می شود! آیا شما از این پردازش راضی هستید ؟
آموزش علم در یک جامعه به شکل قانونمند به تعطیلی کشیده می شود ! و اگر آموزش ویژه ای باشد این آموزش به ویژه ها می رسد !
چه کسانی طراح و ایده پرداز آموزش خصوصی ضعیف و گاه فوق العاده قوی برای طبقاتی کردن آموزش بوده اند!
اگر بگوییم ایده پردازان مدارس غیر انتفاعی با به بن بست کشانیدن آموزش فقرا موجب ضربه هولناک به هوش و کارایی بخشی عظیم از جامعه شده بیراه نگفته ایم !
آنها سپس بحث معدل را وارد ماجرا ورود به دانشگاه ها کردند، معدلی که منتجه ی یک آزمون استاندارد و جامع نبوده است و در جوار آن موضوع کلاس ها و آموزشگاه بوجود آمد !
این بحث برای مدارس غیر انتفاعی متداول و ارزان بها و فاقد کیفیت نوشته شده است ! سیاستگذاری پشت پرده برای نابودی آموزش و پرورش از طریق اتلاف وقت و عدم آموزش در مدارس و طبقاتی کردن آن بسیار دقیق بوده است اما ظاهری خوش برای کارگزاران حکومتی دارد که مشکلات هزینه دولتی را کاهش داده اند! آیا می توان ایده پردازی های مدارس غیرانتفاعی را در ایران از نفوذ دیگران دانست؟
***
مدارس غیرانتفاعی در ایران، در ابتدا با هدف کمک به ارتقاء کیفیت آموزشی و کاهش فشار بر مدارس دولتی تأسیس شدند. اما در دهههای اخیر، بسیاری از این مدارس عملاً به بنگاههای اقتصادی تبدیل شدهاند که سود مالی را بر اهداف تربیتی و آموزشی ترجیح میدهند. این پدیده، آثار مخربی بر کیفیت آموزش و عدالت آموزشی در کشور گذاشته است. در این نوشتار، به بررسی برخی از مهمترین نقاط ضعف مدارس غیرانتفاعی میپردازیم.
الف) کمبود فضای آموزشی
یکی از مشکلات مهم مدارس غیرانتفاعی، کمبود فضای فیزیکی مناسب برای آموزش است. بسیاری از این مدارس در ساختمانهایی اجارهای یا تغییر کاربری داده شده دایر میشوند که هیچ تناسبی با محیط آموزشی ندارند. کلاسهایی کوچک، راهروهای تنگ، نبود فضای سبز، و فقدان سالن ورزشی یا کتابخانه از مشکلات شایع این مدارس است.
در برخی موارد، یک ساختمان معمولی مسکونی به مدرسه تبدیل شده، بیآنکه حداقل الزامات ایمنی، تهویه، نورگیری یا حتی تفکیکسازی فضای دختران و پسران رعایت شده باشد.
ب) سودمحوری به جای کیفیت آموزشی
مدارس غیرانتفاعی در بسیاری از موارد، به جای آنکه با هدف ارتقای آموزش فعالیت کنند، با نگاه تجاری و سودمحور اداره میشوند. شهریههای بالا، کلاسهای فوقبرنامه غیرضروری، و هزینههای مختلف تحت عنوان سرویس، کتاب کار، اردو، و آزمون، تنها بخشی از فشار مالیای است که به خانوادهها تحمیل میشود.
برخی مؤسسان مدارس غیرانتفاعی نه تخصصی در آموزش دارند، نه دغدغه تربیتی؛ بلکه صرفاً وارد این حوزه شدهاند چون راهی برای کسب درآمد دیدهاند. در نتیجه، کیفیت آموزش بهطور مستقیم قربانی نگاه سودجویانه میشود.
ج) آموزش نمرهمحور و اعطای نمرات بدون کیفیت
در بسیاری از این مدارس، نمره بهسادگی و بیارتباط با سطح واقعی دانش دانشآموز داده میشود. به جای تأکید بر یادگیری مفهومی و تفکر انتقادی، تنها “موفقیت ظاهری” در آزمونها مهم است. این موضوع به شکلگیری نسلی انجامیده است که ممکن است معدل بالا داشته باشد، اما توانایی درک مفاهیم پایهای، تحلیل مسائل یا نوشتن یک متن ساده را نداشته باشد.
نمرات غیرواقعی به دلایل مختلف داده میشوند: حفظ مشتری (دانشآموز)، جلب رضایت والدین، کسب رتبه در منطقه، یا ساختن رزومه برای مدرسه.
د) فقدان نظارت مؤثر بر کیفیت تدریس
نظارت بر مدارس غیرانتفاعی بسیار ضعیف و اغلب صوری است. برخی از این مدارس بدون استخدام معلمان رسمی یا متخصص، از دانشجویان یا نیروهای فاقد صلاحیت آموزشی استفاده میکنند. بازرسیها بیشتر معطوف به مسائل اداری است تا کیفیت محتوا و تدریس.
در حالی که مدارس دولتی تحت ارزیابیهای متعدد آموزش و پرورش هستند، بسیاری از مدارس غیرانتفاعی خارج از دید دقیق ناظران عمل میکنند و در عمل خودگرداناند.
هـ) فقدان درک محتوا و اصول تربیتی
در برخی مدارس غیرانتفاعی، تنها چیزی که اهمیت ندارد، درک محتوای درسی یا رشد شخصیت کودک است. آموزش به یک روند مکانیکی و سطحی تبدیل شده، بدون آنکه کودک مفاهیم را بفهمد یا برای آینده آماده شود. رشد اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی دانشآموز در این مدارس نادیده گرفته میشود.
و) عدم رعایت اصول بهداشتی و رفاهی اولیه
در برخی از این مدارس حتی سرویس بهداشتی مناسب برای کودکان وجود ندارد. بهداشت نامناسب، نبود آب آشامیدنی بهداشتی، کلاسهای غیراستاندارد، و کمبود تهویه و سرمایش/گرمایش از جمله مشکلات ساختاریاند که بهویژه در مناطق کمبرخوردار دیده میشود.
در بسیاری از موارد، اولویت اول مدرسه، خرید یک تابلوی زیبا و طراحی ظاهری است؛ نه تجهیز مدرسه به سرویس بهداشتی، میز مناسب، یا وسایل کمکآموزشی.
جمعبندی
مدارس غیرانتفاعی اگر با هدف واقعی کمک به ارتقاء آموزش تأسیس شوند، میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند. اما در شرایط کنونی، بخش عمدهای از این مدارس به بنگاههای سودجو بدل شدهاند که با تبلیغات دروغین و وعدههای توخالی، آموزش را به کالایی تجاری تقلیل دادهاند.
بازنگری در نظام نظارت، ایجاد شفافیت در شهریهها، ارزیابی مؤثر عملکرد آموزشی، و بازگرداندن روح تربیتی به مدارس غیرانتفاعی، گامهایی ضروری برای اصلاح این وضعیتاند.وگرنه در اتاق تنگ و مدارسی با هوای آلوده و بدون تهویه و ……عدم تدریس ، سودی در این مدرسه ها برای کودک ؛ خانواده و جامعه نمی توان متصور شد و ثمره آن خیل مدرک داران بی سوادی است که گاه بعضی از آنها سوار بر خر مراد می رانند.