اجتماعیاقتصادیحقوق شهروندیفرهنگی و هنری

مدرسه‌ای که زندگی نمی‌آموزد!تا چه زمانی باید دانش‌آموزان قربانی بی‌فکری و بی‌عملی سیاست گذاران نظام آموزشی باشند؟

در نظام آموزشی کشور، سال‌هاست که حفظیات و آزمون‌های نمره‌محور جای آموزش مهارت‌های زندگی را گرفته است. اما این مشکل تنها محدود به روش‌های تدریس نیست؛ بلکه ریشه در تفکر سیاست‌گذاران نظام آموزشی دارد که هیچ ایده و تفکری مستقل برای آینده‌سازان کشور ندارند. آنها بدون هیچ ابتکار عملی،بطور سنتی ودستوری سیاست‌های آموزشی را تنظیم می کنند. این گونه عملکرد نشان‌ دهنده فقدان اندیشه راهبردی در میان مسئولان آموزش‌وپرورش است.

بازرس کانون حامیان حقوق شهروندی استان البرز : سوالی که مطرح است چرا آموزش حقوق شهروندی و مدیریت مالی جایی در مدارس ایران ندارد؟حقوق شهروندی به کودکان یاد می‌دهد که چگونه در جامعه‌ای سالم و دموکراتیک زندگی کنند، از حقوق خود مطلع باشند و مسئولیت‌های اجتماعی خود را بپذیرند. از سوی دیگر، آموزش مدیریت مالی از سنین پایین باعث می‌شود که نسل آینده از همان ابتدا با مفاهیمی مانند پس‌انداز، سرمایه‌گذاری، هزینه و درآمد آشنا شوند و در آینده گرفتار مشکلات مالی نشوند. اما چرا سیاست‌گذاران نظام آموزشی این مفاهیم کلیدی را نادیده گرفته‌اند؟ آیا منتظرند که این ضرورت‌ها نیز از سوی مقامات عالی‌رتبه اعلام شود تا به آن بپردازند؟

بطورمثال می توان کشورهای چون فنلاند : این کشور به‌عنوان یکی از پیشروان آموزش،درس‌های ویژه‌ای درباره حقوق شهروندی، دموکراسی، مسئولیت اجتماعی و مدیریت پول از دوران ابتدایی در برنامه درسی خود دارد. دانش‌آموزان یاد می‌گیرند که چگونه حقوق خود را بشناسند و در تصمیمات اقتصادی مشارکت کنند. کانادا: در مدارس کانادا، درس‌هایی درباره امور مالی شخصی تدریس می‌شود.کودکان ازسنین پایین یادمی‌گیرند که چگونه درآمد خود را مدیریت کنند، پس‌انداز داشته باشند و از وام‌ها و بدهی‌ها آگاه باشند. آلمان: درسیستم آموزشی آلمان، آموزش مالی و اقتصادی بخشی از برنامه درسی متوسطه است و دانش‌آموزان با قوانین مالیاتی، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی آشنا می‌شوند. سوئد: در مدارس سوئد، کودکان مهارت‌های اجتماعی، دموکراسی و حقوق بشررااز طریق بازی‌ها و فعالیت‌های مشارکتی می‌آموزند.

سیاست‌گذاران بی‌فکر، دانش‌آموزان بی‌آینده

سیاست‌گذاران آموزش‌وپرورش به‌جای تدوین یک برنامه جامع و علمی برای تربیت شهروندانی آگاه و توانمند، به تکرار کلیشه‌های فرسوده و بی‌اثر مشغول‌اند. آنها نه جسارت اصلاح دارند، نه دغدغه‌ای برای بهبود واقعی وضعیت آموزش. نتیجه این بی‌عملی، تربیت نسلی است که نه از حقوق خود آگاه است و نه مهارت‌های اساسی زندگی را می‌داند.

پیامدهای بی‌توجهی به این آموزش‌ها

متاسفانه بسیاری از بزرگسالان نمی‌دانند که حقوق اساسی آنها چیست و چگونه باید از آن دفاع کنند. ضمنا بدون هیچ‌گونه دانش مالی وارد دنیای کار می‌شوند، چگونه پس‌انداز کنند؟ سرمایه‌گذاری کنند؟ یا بدهی‌های خود را مدیریت نمایند. این موضوع باعث ایجاد بحران‌های مالی شخصی و در مقیاس بزرگ‌تر، مشکلات اقتصادی در جامعه می‌شود . وقتی کودکان از سنین پایین با وظایف شهروندی خود آشنا نشوند، در آینده افرادی بی‌تفاوت نسبت به مشکلات جامعه خواهند شد و نسبت به فساد، تخلفات و حقوق دیگران بی‌توجه می‌مانند

    سیاست‌گذاران آموزش‌وپرورش باید پاسخگو باشند!

    چرا مسئولان نظام آموزشی هیچ ایده‌ای برای تربیت نسل آینده ندارند؟چرا هیچ طرح جدی برای آموزش مهارت‌های اساسی زندگی ارائه نمی‌شود؟ آیا سیاست‌گذاران فقط برای اجرای دستورات کلی بالا دستی وجود دارند؟ چرا خودشان برای اصلاح مشکلات چاره‌ای نمی‌اندیشند؟ تا چه زمانی باید دانش‌آموزان قربانی بی‌فکری و بی‌عملی مسئولان باشند؟

    راهکارهای پیشنهادی :

    افزودن درس‌های حقوق شهروندی و مدیریت مالی به برنامه درسی مدار استفاده از روش‌های جذاب، داستانی و بازی‌محور برای آموزش این مفاهی آموزش معلمان و والدین برای انتقال این مهارت‌ها به کودکا همکاری با نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد برای ارائه کارگاه‌های آموزشی در مدار

      واقعا هدف آموزش‌وپرورش تربیت آینده‌سازان کشور است،اما سیاست‌گذاران آن حتی قادربه طراحی یک برنامه آموزشی مدرن و کاربردی نیستند. تا زمانی که این رویکرد منفعلانه ادامه دارد، ما همچنان شاهد پرورش نسلی خواهیم بود که نمی‌داند چگونه از حقوق خود دفاع کند، چگونه از نظر مالی مستقل شود و چگونه یک شهروند مسئول باشد.آیا وقت آن نرسیده که سیاست‌گذاران آموزشی، کمی خودشان فکر کنند؟

      نوشته های مشابه

      دیدگاهتان را بنویسید

      نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

      دکمه بازگشت به بالا