ایلنا نوشت: نوروزی گفت: بسیار عجیب است این طرح مجازات مرگ را هم پیش بینی کرده ؛ یعنی در این طرح میگوید اگر مطلب مصداق افساد فی الارض باشد گوینده یا نویسنده به مجازات ۲۸۶ قانون مجازات محکوم میشود. اینها تمام تهدیدهای جدی علیه حق آزادی بیان ملت است.
کامبیز نوروزی درباره طرح مجلس مبنی بر «مجازات افراد معروف و مشهور قبل از اظهارنظر مقامات رسمی» گفت: طرح الحاق یک ماده به ماده ۵۱۲ مکرر به قانون مجازات که چند تن از نمایندگان نوشتهاند، طرح بسیار شگفتآوری است که هم با حقوق ملت و هم با ابتداییترین اصول حقوق جزا در تضاد است. حتی میشود گفت سادهترین ضوابط قانون نویسی در آن رعایت نشده است.
این حقوقدان خاطر نشان کرد: یکی از مهمترین ایرادات این متن ، این است که ناقض حق آزادی به شکل بسیار گسترده است. آزادی یک حق غیرمشروط است. اگر فردی در اظهاراتش دروغ گفت، افترا زد و اسناد محرمانه افشا کرد طبق قانون که قوانینش وجود دارد تنبیه میشود. اما این طرح به شکل صریحی اعلام میکند افراد اجازه ندارند قبل از اظهارنظر مقامات رسمی حرفی بزنند. چنین دیدگاهی یعنی نفی کامل آزادی بیان چراکه همه افراد در هر زمان حق اظهار نظر دارند. چه افراد مشهور باشند و چه افراد عادی باشند.
وی یادآور شد: از سوی دیگر در حال حاضر ماده ۶۹۸ در قانون مجازات را داریم که درباره نشر اکاذیب و اظهارات خلاف واقع است. این قانون بر سر جایش است و هر زمان لازم شود، میشود افرادی که نشر اکاذیب کردند و مطالبی خلاف واقع گفتند تحت تعقیب کیفری به استناد ماده ۶۹۸ قرار داد. بنابراین چه نیازی است به یک چنین طرحی؟ ضمن آنکه بسیار عجیب است این طرح مجازات مرگ را هم پیش بینی کرده است؛ یعنی در این طرح میگوید اگر مطلب مصداق افساد فی الارض باشد گوینده یا نویسنده به مجازات ۲۸۶ قانون مجازات محکوم میشود. اینها تمام تهدیدهای جدی علیه حق آزادی بیان ملت است.
نوروزی بیان کرد: این شدت عمل نسبت به سخنانی که در سطح جامعه مطرح میشود فقط ناشی از این است که گویی برخی ناتوان هستند از این که با منتقدان، گویندگان و نویسندگان گفتوگو کنند و چون نمیتوانند پاسخ دهند میخواهند سخن گفتن تعطیل شود و یک فضای هولآوری بر جامعه حاکم شود که شخصی اصلا حرفی نزند.
وی خاطرنشان کرد: نکته بعدی عدم توجه حقوقی نویسندگان این طرح است؛ آنان میگویند اگر کسی قبل از اظهارنظر مقام رسمی حرف خلاف واقع بگوید به این ترتیب مجازات ممکن شود. نشر اکاذیب و خلاف واقع هر زمان اتفاق بیفتد جرم است چه قبل از اظهارنظر مقام رسمی باشد و چه بعد از اظهار نظر مقام رسمی باشد. این نحوه نوشتن حاکی از تلاش نویسندگان آن است که سخنان مقام رسمی کشور در جامعه گردش پیدا کند و فقط گفتمان رسمی غلبه داشته باشد و دیگران نتوانند حرف بزنند. من تعجب میکنم از اینکه چگونه مسئولان مجلس، هیات رئیسهمجلس و رئیس مجلس در برابر این نوع طرحهای که خبرش در جامعه منتشر میشود به این ترتیب ساکت و منفعل هستند؟ در صورتی که سوگندی که نمایندگان خوردهاند این است که از حقوق ملت دفاع کنند.
نورزی بیان کرد: حق آزادی بیان یکی از حقوق اساسی ملت است اما متاسفانه نمایندگان نسبت به این حقوق کاملا منفعل و بیتحرک هستند شاید آنها هم بدشان نمیآید از اینکه چنین طرحهایی وارد مجلس و تصویب شود.
ریشه «طرح»های عجیب و غریب مجلس چیست؟
عصر ایران نوشت: : در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور در درامترین حالت خود قرار دارد، چرا نمایندگان مجلس قدمی در بهتر کردن شرایط اقتصادی مردم برنمیدارند و مدام به دنبال ارائه طرحهای حاشیهای هستند؟
این روزها برخی از نمایندگان مجلس به دنبال ارائه طرحهایی هستند که برق از سر آدمی میپراند. طرح «مجازات افراد به خاطر اظهارنظر» یکی از مهمترین این تصمیمات عجیب و غریب است.
این طرح را همانهایی تدارک دیدهاند که پیش از این به دنبال صیانت از فضای مجازی بودند و مهمترین هدفشان در عمر نمایندگی محدود کردن دسترسی مردم به شبکههای اجتماعی است.
د ر شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور در درامترین حالت خود قرار دارد، چرا نمایندگان مجلس قدمی در بهتر کردن شرایط اقتصادی مردم برنمیدارند و مدام به دنبال ارائه طرحهای حاشیهایاند؟
با توجه به شرایط، از این رفتار به دو نتیجه میشود رسید:
اول: اینکه بخشی از نمایندگان مجلس، هیچ شناختی از جامعه و مشکلات آن ندارند. به خاطر همین به سمت حواشی کشیده میشوند تا اینکه به اصل داستان بپردازند. اگر مجلس همه کارهای خود را زمین بگذارد و به دولت کمک کند تا کمی به وضع اقتصادی کشور سامان دهد، هم عین صواب است و هم ثوابهای دنیا و آخرت را برای خود خریده است.
همین نمایندگان مجلس تا قبل از اینکه به کرسیهای سبزرنگ پارلمان تکیه بزنند، هزار هزار طرح اقتصادی داشتند و میگفتند اداره کشور مثل آب خوردن است اما حالا که امور را به دست گرفتهاند، از تماشاگران ورزشگاههای ورزشی، تماشاگرتر شدهاند و تنها نظارهگر مشکلات و رشد آنها هستند.
چون نتیجه اولی که بیان شد، به عقیده نگارنده خیلی به واقعیت نزدیک نیست و قطعا نمایندگان میدانند در کشور چه خبر است. پس به سراغ نتیجهگیری بعدی میرویم.
دوم: جریانی که در حال ارائه طرحهای این چنینی است در ادبیات سیاسی ایران، موسوم به جبهه پایداری است. جریان سیاسییی که از وقتی پای به عرصه گذاشته تنها یک هدف داشته و آنهم شنا کردن برخلاف جهت نظرات اکثریت مردم بوده است.
این رفتار آنها در این سالها تنها مردم را عصبانی کرده و هیچ دستاورد دیگری برای کشور نداشته است. چه کسی را سراغ دارید که بعد از خواندن متن طرحهایی که در این مدت در مجلس ارائه شده و پشت آن جبهه پایداری قرار دارد، بگوید بهبه، چه ایدۀ خوبی برای اداره کشور مطرح شده است.
جبهه پایداری در مجلس و دیگر نهادها مثل صداوسیما به دنبال این است که هیچ صدایی به غیر صدای آنها شنیده نشود. منظور از هیچ صدایی جریانهای خارج از دایره انقلاب نیست، بلکه همین نیروهای اصلاح طلب و یا اصولگراهای میانه را شامل میشود.
کافی است به تعداد حذفشدگان، طردشدگان و مهاجرتکنندگان از زمان حضور این نحلۀ سیاسی در سپهر سیاست ایران نگاهی بیندازید تا متوجه عمق ماجرا شوید.
عصبانی کردن مردم و بیتوجهی به نظرات آنها مهمترین ویژگی سیاسی جبهه پایداری است. اگر اینگونه نبود در شرایط فعلی و با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در کشور وجود دارد به دنبال طرح مسایل حاشیهای نبودند. شدهایم مثل خانوادهای که در تأمین نان شب در مضیقه است و پدر یا مادر خانواده مدام به دنبال خرید جورابهای لاکچری برای خود هستند.
عصبانی کردن مردم در شرایط فعلی کشور به دور از عقلانیت است و تنها باید امید داشت که دیگر نمایندگان مجلس با این جریان سیاسی همراهی نکنند و سعی کنند فکری به حال مشکلات اقتصادی مردم کنند نه اینکه دغدغه شان این باشد که جلوی آزادیهای قانونی و مدنی آنها و مهمترینشان حق اظهار نظر را بگیرند.