مساله بزرگ تر از این است که کنسرت برگزار شود یا نشود

مساله بزرگ تر از این است که کنسرت برگزار شود یا نشود

زمان انتشار : 2019/08/05 - 02:05

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با اشاره به آمار اعلام شده طلاق در خراسان رضوی و داشتن رتبه اول در سطح کشور نوشت:شاید خیلی‌ها این قبیل خبرها را به سادگی بخوانند و ساده‌تر آن را به فراموشی بسپارند اما متولیان امر قطعا نباید به چنین رفتاری برسند بلکه از همین امروز باید به چاره برخیزند.

 خبر را به تلخی می‌خوانم. نه کلمات که حروف خبر هم مثل تیغ در جان می‌نشینند؛ خراسان رضوی، درمقایسه سال 96 – 97، رتبه اول طلاق را در کشور دارد! فقط طلاق نیست که، بیماری اجتماعی در شهر ما، چهره‌های دیگری هم دارد؛ کاهش ازدواج و در کنار آن طولانی شدن دوران جوانی و تجرد نیز هست که در جای خود می‌تواند به بستری برای رویداد‌های تلخ‌تر تبدیل شود. این هم یک گزاره تحلیلی نیست بلکه “خبر” است. یک خبر رسمی که مسئول رسمی در جایگاهِ سرپرست معاونت فرهنگی و امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان خراسان، می‌دهد با تاکید بر این نکته بدیهی تحلیلی که؛ زمانی‌که ازدواج درکانون خانواده شکل نگیرد، منجر به ایجاد ارتباطاتی خارج از خانواده خواهد شد و این امر سبب کاهش ازدواج، آسیب‌های اجتماعی و افزایش آمار طلاق می‌شود. حسن عزیزی در نشست خبری بزرگداشت هفته ازدواج، اضافه می‌کند: متاسفانه در استان خراسان‌رضوی حال‌وهوای ازدواج خوب نیست و بیش از 650 هزار جوان در انتظار ازدواج قرار دارند. در این خبر که “روز نو” با کد 382042، به نقل از ایسنا، روی خروجی گذاشته است با توجه دادن به وضعیت اقتصادی، به این نکته هم توجه می‌دهد که “یکی از آسیب‌های موجود در استان خراسان رضوی، سایت‌های همسرگزینی است. درحال حاضر تنها سایت معتبر در این زمینه سایت تبیان است که زیر نظر وزارت ارشاد بوده و مجوز فعالیت قانونی دارد که هدف آن همسان‌گزینی است. در این سایت به تناسب شخصیت و سلامت توسط مجموعه‌ای از تست‌های استاندارد و روان شناسی توجه می‌شود.” شاید خیلی‌ها این قبیل خبر‌ها را به سادگی بخوانند و ساده‌تر آن را به فراموشی بسپارند اما متولیان امر قطعا نباید به چنین رفتاری برسند بلکه از همین امروز باید به چاره برخیزند این دردرا که دارد بی‌چاره‌مان می‌کند. این آمار هم درحالی است که بر طلاق‌های عاطفی، چشم می‌پوشیم و جدا زندگی کردن برخی زنان و مردان را که به چند سال هم می‌رسد، نادیده می‌گیریم و بر سخت گیری شدید در مشهد برای کاهش آمار طلاق هم نگاه نمی‌اندازیم. یعنی آنچه اعلام می‌شود با همه بزرگی آمار و هولناکی رویداد، همه ماجرا نیست که ابعاد مختلف دارد این داستانِ تلخ و باید که باز پرسید مسئولان استان را که چرا به این جا رسیده‌ایم؟ این جا که پایتخت معنوی کشور و حتی پایتخت فرهنگی جهان اسلام است، به نوعی، چرا باید گرفتار این شرایط باشد؟ چه کسانی سبک می‌گیرند کار را و کم می‌گذارند که چنین پُر و پیمان و سنگین باید برداریم پیمانه لبریز شده را؟ صاحبان تریبون و صاحب اختیاران خراسان رضوی باید بیش از گذشته اندیشه کنند که انگشت اشاره، به سوی آنان است. نمی‌توانند فقط مطالبه‌گر باشند و یا به نصیحت تمام کنند ماجرا را که خیرخواهی و “نصح” را باید به عمل درمی‌آوردند تا کار به این جاهای باریک نکشد و از این به بعد هم به عمل برخیزند تا موج این دریای زندگی شکن، بر جای بنشیند. مسائل استان، از این که کنسرت برگزار بشود یا نشود، هزار بار بزرگ‌تر است و این خود یک نمونه عینی پرداختن بزرگان به کار‌های کمتر از نصاب است و وانهادن امور صاحب نصاب حساسیت. اگر بر آن امور چنین باید غیرت ورزید و در اموری چنین چندین و چند برابر باید همت کرد. این دیگر مسئله‌ای سیاسی نیست که برای زدن این جناح و آن جناح پشت تریبون برویم یا قلم برداریم، بلکه یک مسئله صد در صد اجتماعی است که اگر برایش چاره‌ای عاجل اندیشیده نشود فردایی را در پی خواهد داشت که عالم فکر و فرهنگ و سیاست و حتی امنیت را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. بگذریم، سخن به درازا نکشد هرچند آمار طلاق هر روز درحال قد کشیدن است متاسفانه اما کوتاه کنیم سخن به این که متولیان استان و چهره‌های متنفذ و تریبون‌داران باید به میدان بیایند که بامشان به اندازه مسئولیت‌شان زیر بار سنگینی این برفِ سیاه قرار دارد…

پاسخ دادن

نکات : آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند. *

*