اجتماعیاقتصادیحقوق شهروندی

تشکل‌های کارگری؛ چرا پراکنده و کم‌اثر مانده‌اند؟

در کشوری که به‌گفته گزارش‌ها بیش از ۱۱ هزار تشکل رسمی کارگری ثبت شده‌اند، جای یک پرسش اساسی خالی است:


علی محمدی نایب رییس انجمن صنفی ،کارگری اساتید حق التدریس دانشگاه های استان تهران :چرا این همه تشکل نمی‌توانند قدرتی هم‌افزا و تأثیرگذار باشند؟ چرا وقتی پای منافع بزرگ کارگران به میان می‌آید ـ مثل مسئله مصادره بانک رفاه کارگران یا دست‌اندازی به ذخایر تأمین اجتماعی ـ هنوز صدای واحدی از این جمعیت بزرگ شنیده نمی‌شود؟

این پراکندگی و ضعف چند علت دارد:
نخست آن‌که ساختارهای کارگری در ایران اغلب پراکنده، بخشی و گاه حتی رقیب یکدیگرند. شوراهای اسلامی کار، انجمن‌های صنفی، مجمع‌های بازنشستگی و اتحادیه‌های صنفی هر کدام قانون، سازوکار و وابستگی جداگانه‌ای دارند.

دوم، بخشی از این تشکل‌ها از نظر مالی و سازمانی مستقل نیستند و گاهی مجبورند برای بقا و تداوم، محافظه‌کاری کنند. به همین دلیل در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز یا سکوت می‌کنند یا بیانیه‌های بی‌اثر و جداگانه صادر می‌شود.

سوم، ضعف فرهنگ مطالبه‌گری و آموزش تشکیلاتی باعث شده بسیاری از اعضا به مسائل معیشتی روزمره بسنده کنند و نگاه ملی و کلان به مسائل نداشته باشند.

چهارم، نبود یک رهبری مورد اعتماد و تریبون مشترک هم ضربه بزرگی است. در غیاب یک محور وحدت‌بخش، فرصت سوءاستفاده برای سیاستمداران فراهم می‌شود و هر صدایی در میان انبوه صداهای پراکنده گم می‌شود.

اما کارگران این سرزمین باید بدانند که حتی اگر تعداد تشکل‌های‌شان دو برابر هم شود، بدون اتحاد عملی نمی‌توانند در برابر تصمیمات ناعادلانه‌ای چون فروش دارایی‌های صندوق تأمین اجتماعی یا مصادره بانک رفاه مقاومت کنند.

راهکار چیست؟

راه اتحاد تشکل‌های کارگری روشن است اما همت می‌خواهد:
الف- استقلال مالی واقعی؛ نباید تشکل‌ها برای هزینه‌های جاری‌شان به نهادهایی وابسته باشند که با خواسته‌های‌شان در تضادند.
ب- آموزش مستمر اعضا و تقویت سواد تشکیلاتی؛ بدون آگاهی جمعی، هیچ اتحادی دوام ندارد.
پ-ایجاد «شورای هماهنگی ملی تشکل‌ها» با حضور نمایندگان واقعی همه اقشار کارگری؛ نه فرمایشی، بلکه با رأی و نظر مستقیم بدنه کارگران.
ث- تشکیل «اتاق رسانه کارگری» برای انتشار یک‌صدای مطالبات در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی.
ت- مطالبه‌گری شفاف از دولت و مجلس؛ با زبان حقوقی و قانونی، نه هیاهوی بی‌حاصل.

تشکل‌ها اگر یک‌صدا شوند، می‌توانند وزنه‌ای سنگین در عرصه اقتصاد و سیاست باشند. اگر جدا و پراکنده بمانند، حتی در برابر کوچک‌ترین تعرض به حقوق کارگران، صدایشان شنیده نمی‌شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا