
واکنش تند جوان و کیهان به پیشنهاد روحانی
روحانی در دیدار با جمعی از جوانان رسانهای حامی خود گفته که «با وجود اینکه در ابتدای انقلاب همه مردم امام خمینی (ره) را قبول داشتند و امام هم در پاریس، جمهوری اسلامی را مطرح کرده بودند و حتی مردم هم در شعارهایشان گفته بودند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، اما در عین حال امام شکل نظام را به رأی مردم گذاشت. قرار ما این شد که ببینیم مردم چه میخواهند. قرار این بود که حداکثر ما پیشنهاددهنده باشیم و از مردم بپرسیم.»
او ادامه داده که «اگر همین مبنا را تا امروز حفظ میکردیم شرایط ما متفاوت بود. ما در آغاز از مردم سؤال کردیم، اما از مقطعی به بعد به مردم گفتیم حالا گوش کنید و عمل کنید. دیگر از مردم نپرسیدیم. وقتی افکار و ایده و خواست مردم حاکم نباشد هر نظامی دچار مشکل میشود!»
روزنامه جوان : اگر منظور روحانی برگزاری رفراندوم در موضوعات مختلف است که آدرس غلط دادن برای مشکلات کشور است. اولاً بسیاری از مسائل نیاز به رفراندوم ندارد تا نظر مردم دانسته شود. مثلاً حل مشکلات معیشتی مردم. ثانیاً آیا روحانی توانست به وعدههایی که به مردم داده بود عمل کند؟ آیا آنها نظر و خواست مردم نبود؟ آیا مشکل مردم نبودن رفراندوم بوده یا بیکفایتی دولتمردانی که وعده دادند و عمل نکردند؟ یک فقره از وعدههای عمل نشدهاش را خودش در همین سخنرانی میگوید: «در دولت من از مواردی که توفیقمان محدود بود، استفاده گسترده از جوانان و زنان در ردههای مدیریتی بالا بود.»
روحانی البته آنقدری هم که ژستش را میگیرد، مردمی نیست. جدای از مدل رفتاری او در دوران ریاست جمهوری که حتی در دیدار از مناطق زلزلهزده یا حضور در کارخانه در روز کارگر از خودروی خود پیاده نشد، ادبیات او در مواجهه با منتقدانش اغلب عاری از ادب و احترام بوده است. آیا منتقدان مردم محسوب نمیشوند؟ «کم سواد، بیعقل، کودک، بروید به جهنم، بیشناسنامه، هوچیباز، اقلیت ناچیز، بیکار، متوهم، ترسو، بزدل، تازه به دوران رسیده، بددل، هتاک، دروغگو» و بسیاری از بدوبیراههای دیگر ناسزاهایی بود که حسن روحانی در دوران ریاست جمهوریاش به مردم منتقد خود حواله میکرد. حال چنین کسی میتواند مدعی پرسیدن نظر مردم شود؟!
قسمتی از یاداشت روزنامه کیهان در باره پیشنهاد روحانی به رفراندوم
آقای روحانی بهتر است به جای فرافکنی؛ به یاد بیاورند که فرجام آن ۸ سال اصرارشان بر توافق برجام به هر قیمتی این شده که اعتراف کنند که مذاکره با آمریکا یعنی دیوانگی!
مدتی است رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم که ۸ سال سکان اداره کشور را در اختیار داشت و دلار را با ۳ هزار و ۱۸۰ تومان در سال ۱۳۹۲ تحویل گرفت و با ۳۰ هزار تومان به دولت بعد از خود تحویل داد و در طول سه سال رئیسجمهوری شهید رئیسی سکوت معناداری را اختیار کرده بود، چند ماهی است با آمدن دولت چهاردهم زبان باز کرده و هر روز در جمعی سخنانی میگوید که مرغ پخته هم از شنیدن آن خندهاش میگیرد.
روحانی خودش میداند که هیچگاه به چیزی که امروز مطرح میکند اعتقاد نداشته است که اگر داشت نباید در همان زمانی که شخصیتهایی همچون شهید بهشتی به دنبال یک قانون اساسی جامع با رعایت حقوق برای همه مردم بودند، خواستار اخراج، بازنشستگی وحتی اعدام بزرگترین نیروی نظامی کشور یعنی ارتش در آن شرایط حساس انقلاب میشد. حرفهای اخیر روحانی در حالت خوشبینانه، تکرار همان ژست بیفرجام دوران ریاستجمهوری ایشان برای برگزاری رفراندوم زورکی است. بدون پیشنیازهای عقلانی و حتی شاید بدون روال قانونی!