
در هر نظام اقتصادی، کارفرما و کارگر دو عنصر جداییناپذیر هستند که بدون یکدیگر امکان رشد و توسعه اقتصادی وجود ندارد
روز چهار شنبه ۱۵ اسفند در جلسه شورای مشورتی کانون های صنفی ، کارگری کشور مهمان ویژه سرکار خانم رضایی معاون روابط کار وزارت تعاون به نکته ظریفی اشاره داشته اند (( اقتصاد ما به کارگر وکارفرما باهم نیاز دارد )) وبا این تیتر یاداشت خودم رو آغاز کردم کارفرما و کارگر: دو بال یک سیستم اقتصادی





علی محمدی عضو هیات مدیره انجمن صنفی اساتید حق التدریس دانشگاه های استان تهران :در هر نظام اقتصادی، کارفرما و کارگر دو عنصر جداییناپذیر هستند که بدون یکدیگر امکان رشد و توسعه اقتصادی وجود نداردرابطه این دو نهتنها بر عملکرد بنگاههای اقتصادی تأثیر میگذارد، بلکه بر سطح رفاه عمومی و ثبات اقتصادی نیز اثرگذار است. با این حال، چالشهایی نظیر افزایش حقوق، تورم، تأمین مواد اولیه، و نقش واسطهها، این رابطه را پیچیدهتر میکند. در این یاداشت ، به بررسی ابعاد مختلف این موضوع و ارائه راهکارهای عملی میپردازیم.
افزایش حقوق و اثرات آن
افزایش حقوق کارگران، در ظاهر میتواند قدرت خرید آنها را افزایش دهد، اما اگر این افزایش بدون رشد بهرهوری و تولید باشد، پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت:
الف-تورم: کارفرما برای جبران هزینههای افزایش حقوق، قیمت کالا و خدمات را بالا میبرد که باعث کاهش قدرت خرید کارگران میشود.
ب-کاهش اشتغال: برخی کارفرمایان به دلیل افزایش هزینههای نیروی کار، ممکن است تعداد کارکنان خود را کاهش دهند که منجر به افزایش بیکاری میشود
پ-کاهش رقابتپذیری: افزایش هزینههای تولید، ممکن است تولیدکنندگان داخلی را در برابر رقبای خارجی ضعیف کند.
بنابراین، افزایش حقوق زمانی مفید است که همراه با افزایش بهرهوری، کاهش هزینههای تولید و بهبود مدیریت اقتصادی باشد.
نقش تأمین مواد اولیه در کاهش هزینهها
یکی از مشکلات اساسی تولیدکنندگان، تأمین مواد اولیه با قیمت مناسب است. اگر تولیدکننده بتواند مواد اولیه را ارزانتر تهیه کند، هزینه تولید کاهش مییابد و این امکان فراهم میشود که:
ت–قیمت نهایی کالاها پایینتر باشد
ث-کارفرما بدون فشار اقتصادی، حقوق کارگران را افزایش دهد
ج-رقابتپذیری تولید داخلی افزایش یابد
چرا مواد اولیه گران است؟
چ-تورم و نوسانات ارزی: افزایش نرخ ارز، هزینه واردات مواد اولیه را بالا میبرد
ح-واسطهها و دلالی: حضور واسطههای متعدد باعث افزایش غیرضروری قیمت مواد اولیه میشود
خ-رانت و انحصار: برخی تولیدکنندگان بزرگ، عرضه مواد اولیه را در انحصار خود گرفته و قیمتها را دستکاری میکنند
د-هزینههای دولتی: مالیاتهای سنگین، هزینههای حملونقل و انرژی نیز بر قیمت مواد اولیه اثرگذار است.
راهکارها برای کاهش هزینه مواد اولیه
- حذف واسطهها و ایجاد بازارهای مستقیم برای تأمین مواد اولیه.
- حمایت از تولید داخلی مواد اولیه و کاهش وابستگی به واردات.
- کنترل نرخ ارز و جلوگیری از نوسانات شدید.
- کاهش هزینههای دولتی بر تولید، از جمله مالیاتهای غیرضروری.
نظارت بر تخصیص ارز و واردات مواد اولیه
۱-برای کنترل قیمتها و جلوگیری از رانت و فساد، نظارت قوی بر فرآیند تخصیص ارز و واردات مواد اولیه ضروری است. برخی اقدامات کلیدی در این زمینه عبارتاند از:
۲-ایجاد سامانه شفافیت ارزی: تخصیصهای ارزی باید بهصورت شفاف و آنلاین ثبت شوند تا مشخص باشد چه کسی ارز دریافت کرده و برای چه منظوری مصرف شده است.
۳-نظارت دقیق بر زنجیره تأمین: باید از لحظه ورود مواد اولیه تا تولید و توزیع، کنترل شود تا واسطهها نتوانند قیمتها را افزایش دهند.
۴-حذف رانتخواران و انحصارطلبان: برخی شرکتها ارز دولتی دریافت میکنند اما کالا را با نرخ آزاد میفروشند. باید قوانین سختگیرانهای برای برخورد با این تخلفات اجرا شود.
۵-تشویق تولید داخلی: کاهش وابستگی به واردات، امنیت اقتصادی را افزایش داده و هزینهها را کنترل میکند.
۶-افزایش نقش تشکلهای کارگری و کارفرمایی در نظارت: اگر کارگران و کارفرمایان در تصمیمگیریهای اقتصادی و نظارتی مشارکت داشته باشند، احتمال فساد کاهش مییابد.