
مسکن یک بحران ملی است
تمام مسئولان و مردم ابتدا باید بپذیرند مسکن یک بحران ملی است با تبعات گسترده اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی. وقتی گفته میشود بیش از ۸۵ درصد درآمد خانوارهای کارگری و کارمندی صرف مسکن میشود، این موضوع نشان می دهد مسکن یک کالا ساده نیست که برای قیمت گذاری آن را به سیستم بازار واگذار کنیم. اکنون بازار مسکن ایران از مظاهر وحشی ترین نوع لیبرالیسم در جهان است.
اکنون در دستگاه عریض و طویل قضایی، هیچ مستاجری حق شکایت از صاحبخانه خود را ندارد حتی اگر مالک ۱۰۰۰۰% و حتی بیشتر به اجاره و قیمت ملک خود اضافه کند.
ما از نمایندگان مجلس تقاضا کرده ایم بهای تمام شده ملاک قیمت گذاری در مسکن شود و بعد از ۱۱۰ سال از تاسیس اولین مجلس شورای ملی قیمت گذاری مسکن قانونمند شود. اگر بهای تمام شده ملاک قیمت گذاری شود، با اطمینان میتوان گفت قیمت مسکن بین ۴۰ تا ۸۰ درصد کاهش می یابد.
اکنون بی قانون ترین بخش جامعه و اقتصاد، مسکن است.
ارزش افزوده تمام سرمایه گذاری ها در خانه های کلنگی صفر مطلق است. اما جهش های قیمتی بیش از ۱۰۰ درصد در سال باعث شده مسکن به سیاهچاله بزرگ اقتصادی بدل شود، که قدرت بلعیدن تمام سرمایه گذاری های کشور را دارد. این جذابیت کاذب برای اقتصاد ویرانگر است.
مسکن نیاز ضروری و کم کشش است. مثل درمان. گستره نیاز مسکن از درمان هم بیشتر و به اندازه تمام ساکنان یک کشور است.
اگر میخواهید قیمت مسکن را کنترل کنید علاوه بر بهای تمام شده، نیاز است آگهی های کاذب هم ساماندهی شود و قیمتهای اعلام شده در آگهی های فروش مبنای خود اظهاری و اخذ مالیات شود.
اگر میخواهید قیمت زمین را محاسبه کنید در یک قرار داد مشارکت ۵۰ درصدی هر مقدار هزینه ساخت شود، همان مقدار هزینه زمین میشود. راههای دیگر کشف قیمت مسکن مراجعه به قیمتهای درج شده در مناقصات ساخت مسکن و ترازنامه شرکتهاست.
براستی چرا قیمتهای نجومی مسکن از نظر قانونگذار هنوز هم نه “تشویش اذهان عمومی” است و “نه نشر اکاذیب”؟مصاحبه مجید گودرزی با رادیو