
برنامه ها و عملکرد دفاتر سازمان ملل متحد در ارتباط با برنامه ریزی آموزشی
عیسی درویش پوردکترای مدیریت آموزشی :سازمان ملل متحد (United Nations) سازمانی بینالمللی است که در سال ۱۹۴۵ تأسیس شد
مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک است و کشورهای عضو و موسسات وابسته در طول هر سال با تشکیل جلسات منظم در امور بینالمللی و امور اجرایی مربوط به آنها تصمیمگیری میکنند.
اندیشه ایجاد سازمان ملل متحد در کنفرانسهای مسکو، قاهره و تهران در سال ۱۹۴۳ صورت گرفته و از اوت تا اکتبر ۱۹۴۴ نمایندگان آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و جمهوری چین در کنفرانس دامبارتن اوکس در واشینگتن بر روی برنامههای تشکیل سازمان ملل کار کردند. سپس در آوریل ۱۹۴۵ در کنفرانس سان فرانسیسکو تکلیف حق وتو برای پنج عضو شورای امنیت تعیین شد. در نهایت در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ منشور ملل متحد به امضای ۵۰ کشور رسید و سازمان ملل متحد رسما تشکیل شد . این سازمان در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۱۹۲ کشور عضو داشتهاست.
ارکان سازمان ملل:
مجمع عمومی
شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل (ECOSOC)
شورای امنیت
دبیرخانه سازمان ملل متحد
شورای قیمومت (از اول نوامبر ۱۹۹۴ فعالیت نمیکند)
دیوان بینالمللی دادگستری
علاوه بر ۶ رکن اصلی، سازمان ملل متحد نهادها دیگری را نیز زیر پوشش دارد. از شناخته شدهترین این نهادها یونسکو، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان است.
یونسکو سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد
سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (UNESCO) ) که بهطور خلاصه یونسکو نامیده میشود، یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که درسال ۱۹۴۵ تشکیل شد. هدف این سازمان کمک به صلح و امنیت در جهان از راه همکاری بینالمللی در زمینههای آموزشی ، علمی ،فرهنگی وتربیتی به منظور افزایش احترام به عدالت ،قانونمداری و حقوق بشر، بر پایه منشور سازمان ملل متحد است.
۱۹۵ کشور عضو یونسکو هستند. مقر آن در پاریس پایتخت فرانسه است و دفترهایی در کشورهای مختلف دارد.
کنفرانس سانفرانسیسکو که منجر به تشکیل سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ شده از دولت انگلیس دعوت کرد کنفرانسی جهت تدوین اساسنامه بین المللی فرهنگ برگزار کند. این کنفرانس در نوامبر همان سال با شرکت ۴۳ کشور از جمله ایران ، در لندن برگزار شد. هدف اولیه کنفرانس سانفرانسیسکو و دولت آمریکا تأسیس سازمانی صرفاً آموزشی برای بازسازی مراکز آموزشی بود ولی شرکت کنندگان در کنفرانس لندن فرهنگ را نیز به عنوان بخشی از برنامه سازمان منظور کردند. وقوع بمباران هیروشیما و توجه همگان به نقش یافتههای علمی در زندگی بشر به آنجا انجامید که حرف «S» نیز به نشانه کلمه «Sciences» علوم در عنوان سازمان گنجانده شود و «Uneco» به «Unesco» تبدیل شود.
طی این کنفرانس وظایف سازمان درچندین بند تعیین شد که خلاصه آن عبارت است از:
۱- تسهیل تبادل آزاد میان رهبران آموزشی، فرهنگی و علمی کشورها
۲- مبادله آزاد عقاید و اطلاعات میان مردم و متخصصین از طریق مدارس، دانشگاهها و سایر مؤسسات آموزشی و پژوهشی
3- تدوین و توزیع برنامههای آموزشی و فرهنگی متناسب با نیازهای کشورها به علاوه بر ضرورت حفظ جنبه غیر دولتی سازمان نیز تأکید شد.
اهداف و برنامه ها استراتژی
هدف کلی
هدف برنامه های یونسکو که بر اساس سهیم کردن همه انسان ها در دانش پیریزی شده پیشبرد فرهنگ، صلح خواهی، توسعه انسانی و توسعه پایدار می باشد.
اهداف استراتژیک
آموزش:
ـ ارتقای آموزش به عنوان حق اساسی مطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر
ـ بهبود کیفیت آموزش از طریق متنوعسازی محتویات و متدها و ارتقای ارزشهای مشترک در سطح جهانی
ـ ارتقای سطح تجارب علمی، ابتکارات و اشاعه و مشارکت اطلاعات و اتخاذ بهترین تدابیر در راستای سیاست گفتگوی علمی
علوم:
ـ ارتقاء اصول و هنجارهای اخلاقی برای هدایت توسعه علمی و تکنولوژی و استحاله اجتماعی
ـ بهبود امنیت انسانی از طریق مدیریت بهینه تحولات اجتماعی و محیطی
ـ تقویت و غنابخشی به ظرفیتهای علمی، فنی و انسانی در راستای مشارکت در جوامع علمی معاصر
فرهنگ:
ـ ارتقاء سطح ابزارهای استاندارد قانونی و اجرای آنها در حوزه فرهنگ
ـ صیانت از تنوع فرهنگی و تشویق گفتگو میان فرهنگها و تمدنها
ـ تقویت و غنابخشی ارتباط میان فرهنگ و توسعه از طریق ظرفیت و مشارکت در دانش
یونسکو و آموزش معلولان
در مرکز توجه چهل و هشتمین کنفرانس یونسکو این شعار وجود دارد که همه انسانها باید از امکانات برابر برای آموزش برخوردار باشند و در این راستا افراد معلول باید چون دیگران از این امکانات استفاده ببرند.
هنوز کشورهایی بر این نظرند که دانشآموزان معلول را باید از دانشآموزان عادی جدا کرد. اما همین جدایی سبب میشود که این کودکان نتوانند در کنار دیگر دانشآموزان قرار گیرند و با آنها رشد کنند.
در کشوری چون آلمان تنها ۱۷ درصد دانشآموزان معلول حق آموزش مشترک با دیگر دانشآموزان را دارند.
اما در ایتالیا، پرتغال،قبرس، مالت، بریتانیا، سوئد، نروژ و لیتوانی، بیش از ۹۰ درصد کودکان معلول در کلاسهایی مشترک با دیگر دانشآموزان آموزش میببینند.
کشور فنلاند در امر آموزش مشترک کودکان معلول و غیرمعلول یکی از پیشگامان است.
طرح کودکان بازمانده از تحصیل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا
طرح کودکان بازمانده از تحصیل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بخشی از طرح جهانی کودکان بازمانده از تحصیل است که صندوق کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف) و اداره آمار یونسکو به طور مشترک در سال ۲۰۱۰ آن را طراحی کردند. هدف از اجرای این طرح، حمایت از کشورها برای رسیدن به راه حلی در کاهش تعداد کودکان بازمانده از تحصیل از طریق راهکارهای زیر است:
۱- بهبود اطلاعات آماری و تحلیل داده ها در زمینه کودکان بازمانده از تحصیل به منظور دستیابی به درک درست تری از تعداد کودکان بازمانده از تحصیل و شناسایی جغرافیایی محل زندگی این کودکان
۲- شناسایی و تحلیل موانع تحصیلی و دلایل بازماندگی از تحصیل
۳- و تحلیل سیاست ها و راهکارهای موجود و مورد نیاز برای بهبود وضعیت حضور کودکان در مدارس
کمیسیون ملی یونسکو در ایران
کمیسیون ملی یونسکو پس از تشکیل سازمان یونسکو در جهان در کشور ایران هم بر اساس مصوبه مجلس وقت در سال ۱۳۲۷ تشکیل شد.
در ماده ۱ اساسنامه کمیسیون ملی یونسکو ، این کمیسیون مرکز عمل و اداره امور برنامه های یونسکو در ایران است.
در بندهای ۱ و ۲ ماده ۲، به مشارکت در فعالیت های یونسکو با الهام از اصول اسلامی و اهداف یونسکو از طریق همکاری با یونسکو تاکید شده است.
در بند ۶ ماده ۲، به تأمین آموزش و مبارزه با بی سوادی از طریق همکاری با یونسکو اشاره شده است.
در بندهای ۱ و ۲ ماده ۱۰، به کسب نظر از دولت در خصوص مشارکت در برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی برنامه ها و فعالیت های بین المللی، منطقه ای و ملی یونسکو اشاره شده است؛ یعنی این اختیار به کمیسیون داده شده است که می تواند پیشنهاداتی در این زمینه ها به دولت ارائه کند..
در بند ۵ ماده ۱۳ آمده است، کارهای مرتبط با طرح های متناسب با نیازهای کشور در مورد تعلیم و تربیت، علوم، فرهنگ و ارتباطات باید در کمیته های تخصصی کمیسیون ملی یونسکو انجام شوند که اینها در حال حاضر در ۱۳ کمیته تخصصی کمیسیون در گروه های آموزش، علوم طبیعی، علوم انسانی، فرهنگ و ارتباطات در حال پیگیری هستند. این کمیته ها در زمینه مطالعه و تهیه طرح های متناسب با نیازهای کشور، اختیار قانونی دارند.
یکی از فعالیت هایی که کمیسیون ملی یونسکو در حوزه بین المللی سازی به دنبال آن است، فعالیت های آموزش عالی است که مسئولیت اصلی این کار با مرکز همکاری های علمی و بین المللی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است و کمیسیون ملی هم با این مرکز همکاری نزدیک دارد.
دفتر منطقهای یونسکو در تهران، کار خود را به عنوان دفتر ملی از سال ۱۳۷۵ آغاز کرد. سپس در ۱۳۸۲ دامنه فعالیتهایش را گسترش داد و به دفتر خوشهای یونسکو در تهران ارتقا یافت.حوزه جغرافیایی فعالیت این دفتر شامل چهار کشور ایران، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان است.
این دفتر در امور برنامه ریزی مشترک کشوری در حوزههای کاری بین بخشی و بین رشتهای یونسکو و کمیسیون ملی یونسکو در ایران در مورد تدوین ، اجرا و ارزیابی برنامهها و کارهای یونسکو فعالیت می کند.
کار اصلی این دفتر حمایت و کمک به ترویج صلح و گفت و گوی فرهنگها در کشورهای عضو با همکاری بخشهای برنامهای یعنی آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات است. در قلمرو زیر منطقهای متشکل از چهار کشور فوق، دو دفتر ملی یونسکو در کابل و اسلام آباد با امکانات و بودجه مستقل و کارشناسان بینالمللی در حوزههای آموزش و فرهنگ فعالیت می کنند. دفتر خوشهای تهران با توجه به نیازهای دفاتر مذکور آنها را از نظر مالی و کارشناسی حمایت می کند.
فعالیت های این دفتر در زمینه آموزش :
۱) همکاری در تدوین نخستین سند سیاست ایران در زمینه آموزش فراگیر و تأسیس دفتر آموزش برای همه
۲) دو اجلاس منطقهای آموزش برای همه در سطح وزرای آموزش و پرورش در اسلام آباد (۲۰۰۳) و اصفهان (۲۰۰۶)
درسال ۱۳۸۰ شمسی ، سند آموزشی “آموزش برای همه” (Education For All) که سند ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ نام داشت در سازمان یونسکو تصویب شد و در ایران نیز سند ملی آموزشِ EFA یا همان آموزش برای همه در بخشی از وزارت آموزش و پروش تدوین و کارگروهی هم برای اجرایی سازی آن تشکیل شد. تا سال ۲۰۱۵ اهداف “آموزش برای همه “در کشورهای عضو سازمان یونسکو از جمله ایران پیگیری شد اما این سند در سطح دنیا به طور متوسط، توفیق چندانی نداشت. در کشور ما نیز از ۶ هدفی که دنبال می کرد تنها توانست در ۳ مورد آن تا اندازه ای پیشرفت کند و در ۳ هدف دیگر توفیق چشمگیری به دست نیاورد.
اهداف شش گانه این سند عبارتند از:
- گسترش آموزش پیش از دبستان
- آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان
- برابرسازی فرصت های آموزشی برای پسران و دختران
- کاهش نرخ بی سوادی بزرگسالان
- توسعه مهارت های جوانان و بزرگسالان
- بهبود همه جنبه های کیفیت در آموزش
3) تدوین الگوی برنامهریزی آموزشی در سطح ملی و استانی (ANPRO-Iran)
4) همکاری در تأسیس دبیرخانه ملی آموزش برای توسعه پایدار در وزارت آموزش و پرورش
5) راهاندازی و تجهیز مرکز پژوهشی فرهنگیان بم (BTRC)
6) تأسیس مجتمع آموزشی نمونه بم (BMSC) از طریق مشارکت ملی و بین المللی
7) آموزش پیشگیری از اچ آی وی/ ایدز، تربیت بدنی و مهارتهای زندگی
8) مدیریت بحران در آموزش و پرورش
9) ارزیابی میاندورهای اجرای برنامه آموزش برای همه (EFA)
10) اجرای آزمایشی برنامه آموزش فراگیر در مجتمع آموزشی نمونه بم.
نقش برنامه آموزش در توسعه پایدار
سازمانهای بینالمللی از جمله یونسکو از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ را به عنوان دهه ملل متحد برای آموزش در توسعه پایدار اعلام کردند. هدف اصلی آن، یکپارچه کردن ارزشهای ماندگار توسعه پایدار به منظور آماده کردن شهروندان برای رودررویی مستقیم با چالشهای حال و آینده، تصمیمگیری توأم با مسؤولیتپذیری و پاسخگویی در جهت یک جامعه پویا و زنده مورد توجه قرار میگیرد(رکنالدین افتخاری و همکاران، ۱۳۸۹).
مطابق تعریفی که در سال ۱۹۸۲ در گزارش کمیسیون سازمان ملل در خصوص توسعه آمده، توسعه پایدار چنین تعریف شده که ضمن تأمین نیازهای حال حاضر، توانایی نسلهای آینده را در برآورد ساختن نیازهای خود به مخاطره نیندازد. پس آموزش و ترویج توسعه پایدار به مفهوم استفاده بهینه و بهرهبرداری درست از منابع پایه، منابع طبیعی و منابع نیروی انسانی برای تأمین نیاز نسل فعلی و نسلهای آینده است(عظمتی و باقری، ۱۳۸۷).
مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۹۹۷ با تصویب قطعنامهای نظام تعلیم و تربیت مؤثر و تخصیص منابع مالی متناسب برای همه سطوح تحصیلی و به خصوص(آموزش و پرورش) را پیشزمینه و اساس ضرورت برای نیل به توسعه پایداری تعریف کرده و لزوم بازنگری و تصحیح جهتگیریهای تعلیم و تربیت در همه کشورها مورد تأکید قرار داد(نظرزاده، ۱۳۸۷). آموزش و پرورش پایدار به مفهوم وسیع خود در دهههای آینده این توانایی را خواهد داشت تا به مثابه ابزاری قابل اعتماد پل مستحکم بین کلاس درس و اجتماع و بین کلاس درس و بازار بنا کند. در عرصه آموزش و پرورش پایدار، سازمانها و نهادهای مختلفی در جهان به ویژه در سالهای اخیر به حرکت درآمدهاند و در این میان بخصوص تحرک و تلاش یونسکو مثالزدنی است(بهرامزاده، ۱۳۸۲). بر این اساس با توجه به تغییرات، چالشها و ضرورتهای آموزش و پرورش، این سازمان نیز با توجه به این شرایط موجود، نیازمند برنامهریزیهای جامع، همه جانبه و آینده نگر است که بتواند با توجه به تغیرات به وجود آمده بهترین راهکارها و حرکت فراکنشی داشته باشند.
به طور کلی برنامهریزی استراتژیک به عنوان یک فرایند پویا با دورنگری نسبت به واقعیات و موقعیتهای موجود و ارایه راهبردها و تاکتیکهای مؤثر، رسیدن به فردای بهتر را امکانپذیر میسازد.
سازمان ملل نقش آموزش در توسعه پایدار را در چهار محور تبیین کرده است (UNESCO, 2002):
- ارتقاء و بهبود آموزش پایه
- بازبینی آموزشهای فعلی با هدف تحقق توسعه پایدار
- ایجاد ذهنیت وآگاهی مشترک از پایداری
- تربیت نیروهای کاری
به نظر می رسد آموزش در صورتی که به مسائل و محورهای ذیل بپردازد، به توسعه پایدار کمک خواهد کرد (Todaro & Smith, 2010):
- بالا بردن نرخ باسوادی و مهارت های کاری
- ارتقاء مهارتهای ارتباطی، مهارتهای ذهنی و فکری
- پرورش خلاقیت و نوآوری در افراد جامعه
- آموزش مهارت های تصمیم گیری
- آموزش نظارت بر شرایط و محیط زندگی
- مهارت استفاده از تجهیزات و امکانات جدید
- اطلاع رسانی از خدمات دولت، خط مشی ها، برنامه ها و اهداف ملی
- دانش و مهارت بهبود معیشت خانواده
- مهارتهای مدنی (اموزش نحوه فعالیت دولت، سازمانها و نهادها)
- مهارتهای مدیریتی (برنامه ریزی کسب و کار، کنترل موجودی، روشهای فروش، نظام مالیاتی، ارتباط با مشتری و …)
هر نظام آموزشی که خروجی آن دارای ویژگی های بالا نباشد، نمی تواند به رفتارهایی سازگار با توسعه پایدار که اساس آن تعامل سازنده با طبیعت و سایر انسان ها و تضمین کننده رفاه و عدالت بین و درون نسلی است، منجر گردد. اساس توسعه پایدار کشور از کانال آموزش می گذرد، در صورتیکه به عملکرد نظام آموزشی با این دید نگریسته نشود، خروجی های این نظام به عنوان عواملی ضد توسعه عمل خواهد کرد.
تفکر درباره آینده آموزش و پرورش
بررسی اسناد و کتابهای نوشته شده (عمدتاً در کشورهای پیشرفته) این واقعیت را روشن میکند که نظام آموزش و پرورش تا اواسط قرن بیستم به بیراهه رفته و بین آموزش و زندگی شکاف عمیقی را بهوجود آورده است. شکاف بین واقعیتهای زندگی و آموزشهای مدرسهای، گرفتاریها و شکستها و سرخوردگی های دردآور و زحمت افزآیی را درست میکرد. از جمله تحصیلکردگان را از آنچه در بیرون مدرسه می گذشت دور نگهداشته و آنها را با رویدادها و تغییرات بیرونی بیگانه میکرد. این در حالی بود که بیستمین کنفرانس عمومی یونسکو که اوایل دهه ۷۰ در پاریس برگزار گردید، اعلام داشت:
«آموزش و پرورش بعد از دهه ۶۰ میلادی گسترش بی سابقه ا ی پیدا کرده به طوری که طی ۱۵ سال تعداد دانش آموزان جهان بیش از۷۰ درصد، تعداد معلمان بیش از ۱۰۰ درصد وتعداد بزرگسالانی که می توانستند بخوانند و بنویسند بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته است.» (یونسکو، ۱۹۸۴)
در ابتدای آخرین ربع قرن بیستم، جهانیان دریافتند که آموزش و پرورش نمیتواند و نباید از واقعیتهای زندگی دور بماند. این موضوع ورد زبانها شد و سرانجام نظام آموزشی تازه ای را پی ریخت و معلم را در پایه و شالوده خود قرار داد. از آن به بعد در گیرودار دگرگونیهای محتوایی برنامه ها و نوآوریهای آموزشی نقش معلم عمده ترین موضوعی بود که بیشترین توجه را به خود جلب میکرد. به دنبال این موضوع در نوامبر ۱۹۸۰ یک گروه بین المللی متشکل از شخصیتهای علمی، آموزشی و فرهنگی ۲۰ کشور از جمله دانمارک، چین، مجارستان، شوروی سابق، مکزیک، تایلند، فرانسه، یوگسلاوی، هند، برزیل، آمریکا و… به عنوان مشاور دبیرخانه یونسکو در پاریس گردهم آمدند و موضوعات اساسی آموزشی را مورد بررسی قرار دادند. پس از آن دومین گردهمایی بین المللی تفکر درباره آینده آموزش و پرورش در دسامبر ۱۹۸۱ در پاریس تشکیل شد و به جمع بندی و نتیجه گیری از کوششهای بهعمل آمده پرداخت. اهم این نتایج عبارت بودند از:
- اهمیت دادن به نقش معلم و طولانی کردن مدت کارآموزی و بازآموزی تربیت معلم
- گسترش کمی و کیفی تربیت معلم متناسب با رشد و گسترش آموزش و پرورش
- تحول در برنامه های آموزشی، محتوای کتابهای درسی و اضافه شدن منابع دانش و اطلاعات از قبیل: روزنام هها، کتابخانهها، موزه ها، فیلم، برنامه های رادیویی و تلویزیونی، تئاتر، رایانه و میکرو الکترونیک و…». (یونسکو، ۱۹۸۴)
همه اقدامات به عمل آمده سبب پیوند آشکارتر و ضروری تر آموزش و پرورش با جامعه، اقتصاد، علم و فناوری، فرهنگ، و نیز با دنیای خارج از مرزها، گردید تا با جهت گیری صحیح به سوی استعدادهای فردی سازگاریهای بیشتری پیدا کند. در نتیجه در برنامه های آموزش علوم، در کشورهای پیشرفته تا دگرگونیهای علمی بیشتری توصیف و به کار گرفته شدند.
رسانه های گروهی و ارتباطات جمعی نیز به مسائل آموزش و پرورش پرداختند و به تدریج در خدمت رشد اقتصادی و اجتماعی درآمدند؛ در واقع نوعی آموزش غیر مدرسه ای هم به وجود آمد.
با این همه، تحولات و تغییرات در هر یک از زمینه های یادشده خالی از اشکال نبود. تحولات به قدری سریع بودند که اشکالات و گرفتاری های حساب نشده به وجود آوردند. گرفتاری هایی که هر یک از آنها نیازمند اقدام های همهجانبه دیگری شد تا از یک سو زندگی در کره خاکی را از خطرات بزرگ و گمراه کننده برهاند، و از سوی دیگر هویت های فرهنگی ملل و جوامع را محفوظ نگاه دارد.
نقش فرصتهای برابر آموزشی در توسعه
هرگونه تغییر و تحول سازندهای بدون توجه کافی به پرورش نیروی انسانی کارآمد انجام شدنی نیست و نیروی انسانی کارآمد در سایهی فرصتهای برابر آموزشی به بار خواهد نشست. از این رو طی دهههای اخیر موضوع فرصتهای برابر آموزشی مورد بحث صاحبنظران قرار گرفته است (مشایخ، ۱۳۷۷، ص۷۴). امروزه حق برخورداری از آموزش و پرورش به مفهوم برخورداری از آموزشی است که از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد و برخورداری یکسان همگان از آموزش و پرورش به منزلهی این که هر کس در داخل نظام آموزشی، فرصت و امکان توفیق مساوی داشته باشد، تلقی میشود. به همین جهت تمامی استراتژیهایی که در زمینهی همگانی ساختن آموزش و پرورش به کار میرود، یک هدف را دنبال میکنند و آن برخورداری برای همگان از فرصتهای آموزش با کیفیت مطلوب میباشد. بدین منظور تلاش میشود تا فرصتهای آموزشی یکسان را برای گروههای مختلف لازمالتعلیم فراهم سازند و موانع و محدودیتهای طبقاتی، منطقهای و جنسیتی را از میان بردارند (اسماعیلسرخ، ۱۳۸۶).
در حال حاضر نابرابریهای آموزشی، یکی از مقولههای بسیار مهم در حوزه برنامهریزی آموزشی است که سهم و نقش تعیین کنندهای در گسترش و بهبود آموزش دارد. هنگامی که از نابرابری یا برابری فرصت صحبت میشود. منظور نابرابری فرصت بین دختران و پسران در برخورداری از آموزش، نابرابری بین اقلیتهای مذهبی یا نابرابری در دسترسی به امکانات آموزشی در بین مناطق مختلف کشور میباشد (گروه مشاوران یونسکو، ۱۳۸۴). برابری فرصتها نوعی نگاه عدالت خواهانه را به همراه دارد و به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته تلقی میشود. جامعهای که در آن مردم در کنار رفاه و آزادی، عدالت و برابری را هم تجربه خواهند کرد. در این تعبیر، برابری فرصتها و عدالتخواهی یک ارزش محسوب میشود و آموزش و پرورش باید بتواند آن را در نظام شخصیتی انسان توسعه یافته تعبیه کند. (هانوم ،۲۰۰۰، ص۳) بر این باور است که گسترش دسترسی به آموزش و کاهش هزینههای آن برای خانوادههای فقیر، میتواند منجر به کاهش نابرابریهای مربوط به فقر و جنسیت شود.
(می یرز ،۲۰۰۳، ص۱۲) درخصوص نابرابری فرصتهای آموزشی میگوید که هنوز با گذشت ۱۲۰ سال، برابری فرصتهای آموزشی از کودکان سیاه پوست دریغ شده است. کومبز از اندیشمندان پیشرو در زمینه برنامهریزی آموزش و پرورش براین اعتقاد است که برنامهریزی آموزشی و توسعه مناسب آن منجربه ایجاد فرصتهای برابر آموزشی میشود و برای تحقق این امر مهم، منابع در دسترس آموزش را میباید به سطوح و اجزای مختلف نظام آموزشی تسری داد (معروفی، ۱۳۷۹). از این رو هموار کردن راههای تحصیل در طول سه دهه گذشته یک هدف مهم و سیاستی آشکار در کشورهای درحال توسعه بوده است زیرا در اغلب تئوری های مربوط به توسعه یافتگی، توجه بیشتر به ابعاد فرهنگی است و بنابراین پردازش به فرهنگ و آموزش، عامل گرایش هرچه بیشتر جامعه به عدالت اجتماعی است.
جانستون (۱۹۹۹) معتقد است که ابعاد برابری فرصتهای آموزشی، شامل موارد زیر میباشد: ۱)برابری فرصتهای آموزشی در بین طبقات اجتماعی مختلف ۲)برابری فرصتهای آموزشی بین جنسیتهای مختلف ۳)برابری فرصتهای آموزشی برای اقوام و نژادهای مختلف یک جامعه ۴)برابری فرصتهای آموزشی برای مناطق شهری و روستایی و… (اسماعیلسرخ، ۱۳۸۶).
برابری فرصتهای آموزشی، نگاهی عدالت خواهانه به همراه دارد و به عنوان شاخصی مهم برای توسعه و پیشرفت جوامع محسوب میشود. بر همین مبنا، کلیه کشورها و بخصوص کشورهای در حال رشد درصدد ایجاد فرصتهای برابر دسترسی به آموزش و پرورش برای همگان هستند.
با مطالعه تحقیقاتی که در زمینه نابرابریهای آموزشی در خارج از ایران صورت گرفته است در مییابیم که نابرابریهای آموزشی بیشتر به دلیل تبعیض نژادی و یا سیستم ضعیف مدیریتی مراکز آموزشی رخ داده است و در مواردی نیز عامل ملیت و سکونتگاه بر ایجاد نابرابری در بهرهمندی از فرصتهای آموزشی تأثیرگذار بوده است و نتایج تحقیقات داخلی نیز از یک سو نشان از نابرابریهای جنسیتی در بهرهمندی از آموزش و پرورش داشته و از سوی دیگر نمایانگر تفاوت سهم مناطق شهری و روستایی از آموزش و پرورش است و در مواردی نیز دور افتادگی مناطق و محرومیت فرهنگی و سواد پایین و همچنین دو زبانه بودن در گسترش نابرابریهای آموزشی مؤثر بوده است.
نقشبرنامهریزیآموزشیدر دورههای“آموزشرسمی” برای دستیابی به توسعه اجتماعی
۱- آموزشرسمیدرسطحجهانی :
اولین کنفرانس جهانی”آموزشبرایهمه“، در سال ۲۰۰۰ میلادی در شهر داکارِ کشور سنگال برگزار شد بر اساس اعلامیه این کنفرانس ، سران و وزیران آموزش و پرورش کشور ها متعهد شدند با بسیج تمامی توان خود، در راه دستیابی به اهداف این اعلامیه بکوشند و تا سال۲۰۱۵میلادی تمامی مفاد آن را جامه عمل بپوشانند. اهداف این اعلامیه شامل:
۱- تضمین گسترش و بهبود همه جانبه مراقبت و آموزش در سنین آغازین کودکی ، به ویژه برای آسیب پذیرترین و محروم ترین کودکان
۲- تضمین این که تا سال۲۰۱۵ همه کودکان به ویژه دختران و کودکانی که در شرایط دشوار قرار دارند و نیز کودکان اقلیت های قومی، به آموزش ابتدایی رایگان و اجباری با کیفیت خوب و کامل دسترسی داشته و دوره ی مذکور را به پایان برسانند.
۳- تضمین این که برآوردن نیازمندی های یادگیری کلیه خردسالان و بزرگسالان از طریق دسترسی عادلانه به برنامه های آموزشی مناسب و مهارت های زندگی روزمره ، بر ایشان امکان پذیر شود.
۴- محقق ساختن یک بهبود ۵۰ درصدی در سطوح سواد بزرگسالان تا سال ۲۰۱۵ ، به ویژه برای زنان و دسترسی برابر به آموزش پایه و پایدار برای همه بزرگسالان.
۵- از میان برداشتن تبعیض جنسیتی در آموزش ابتدایی و متوسطه تا سال ۲۰۰۵ و رسیدن به عدالت جنسیتی در آموزش و پرورش تا سال ۲۰۱۵، هم چنین ضمانت دسترسی کامل و عادلانه دختران به آموزش پایه با کیفیت مناسب.
۶- – بهبود تمام جنبه های کیفی آموزش و تضمین اعتلای آن برای همه، به طوری که همگان بتوانند نتایج عینی، مشخص و قابل اندازه گیری آن را ملاحظه نمایند، حصول این اهداف، به ویژه در یادگیری سواد خواندن، نوشتن، حساب کردن و آموختن مهارت های ضروری زندگی، دارای اهمیت است. یونسکو ۱۲راهبرد برای دستیابی و تحقق اهداف اعلامیه داکار به کشورها پیشنهاد داد:
۱- بسیج کردن تعهدات سطوح ملی و بین المللی جهت آموزش برای چهار گروه هدف ) گروه پیش دبستانی، ابتدایی و متوسطه ، بزرگسالان ، کودکان خارج از مدرسه ( و تهیه و توسعه برنامه های عمل ملی در راستای دست یابی به اهداف، همچنین افزایش قابل ملاحظه سرمایه گذاری در آموزش پایه.
۲- ترویج و تشویق سیاست های آموزش برای همه، در یک چارچوب پایدار و منسجم در راستای ریشه کنی فقر و بی سوادی برای پیشبرد توسعه اجتماعی.
۳- تضمین مشارکت متعهدانه جامعه مدنی در تنظیم، اجرا و نظارت بر راهبردهای توسعه آموزشی
۴- توسعه مسئولیت پذیری، مشارکت آمیزی و پاسخ گویی در نظام های رهبری و مدیریت آموزشی.
۵- برآورده ساختن نیازها و ضروریات نظام های آموزشی که در اثر بلاهای طبیعی و یا کشمکش ها و بی ثباتی های ملی آسیب دیده اند، همچنین اجرا، هدایت و پشتیبانی از برنامه های آموزشی به شیوه ای که مشوق درک متقابل، صلح و آرامش بوده و پیش گیرنده خشونت، نزاع و درگیری باشند.
۶- اجرای راهبردهایی منسجم به منظور عدالت جنسیتی در آموزش و پرورش که مبتنی باشد بر شناخت و قبول نیازهایی همچون،تغییر نگرش ها، ارزش ها و رویه ها.
۷- تسریع در اجرای اقدامات و برنامه های آموزشی ضروری، برای مبارزه با بیماری همه گیرایدز.
۸- ایجاد محیط های آموزشی امن، بهداشتی و با توزیع عادلانه امکانات به منظور دستیابی به نتایج عالی در یادگیری و نیز ارایه تعریفی واضح و روشن از سطوح یادگیری و تحصیل برای همه دانش آموزان.
۹- – ارتقاء موقعیت، روحیه و مهارت معلمان.
۱۰- تجهیز و تسلط به فن آوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی برای کمک به دستیابی اهداف آموزش برای همه.
۱۱- نظارت منظم و مستمر بر پیشرفت میزان دستیابی به اهداف و راهبردهای برنامه آموزش برای همه در سطوح بین المللی، ملی و منطقه ای.
۱۲- تلاش در تسریع پیشرفت برنامه آموزش برای همه، با تکیه بر ساز و کارهای موجود . شبکه مدارس مرتبط با یونسکو برای ترویج صلح و دوستی در جهان به منظور انجام و هدایت فعالیتها در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی در خصوص بهبود کیفی آموزش ، به تعداد۷۹۰۰ نهاد آموزشی از ۱۷۶ کشور جهان است که از این تعداد ۱۸ مدرسه در سطح کشور ) ۱۰مدرسه از تهران، ۲
مدرسه از اصفهان، ۲ مدرسه از مشهد، ۲ مدرسه از شیراز، و ۲مدرسه از تبریز( به شبکه مدارس مرتبط با یونسکو پیوست. در این مدارس، ضمن آموزش مفاهیمی مانند صلح و تفاهم در سطح محلی ، ملی، و بین المللی، احترام متقابل، پرهیز از خشونت، شناخت حقوق خود و رعایت حقوق دیگران، حفظ محیط زیست و میراث فرهنگی، تشنجزدایی و حل مسائل از راههای صلحآمیز، مبارزه با فقر و بیسوادی، حفظ هویت فرهنگی و توسعه پایدار، دانشآموزان با کمک مربیان، چکیده آموختههایشان را در قالب طرحهای کوچک به صورت فعالیتهای فوق برنامه به اجرا می گذارند.
۲-آموزشرسمیدرسطحقارهای :
آموزشرسمیدرکشورنروژشاملدورههایزیراست:
) محتوای برنامه های آموزشی پیش دبستان(:۱- جامعه، مذهب و اخلاق ؛ ۲- موضوعات زیبا شناختی ؛۳- زبان، متن و ارتباط-۴ طبیعت، محیط زیست و تکنولوژی ؛ ۵- فعالیت های بدنی و بهداشت. )جمعاً۵۷۰ ساعت آموزش در سال(.
(اصلاحیه ۱۳۳۳ برای آموزش اجباری):۱- اصلاح خانواده ازطریق گسترش حوزه فعالیت های مدرسه ای و فراهم نمودن محیط امنی برای کودکان هنگامیکه والدین آنها سر کار هستند۲- اصلاح کودکان برای ایجاد رشد جهت اعطای مسئولیت های بزرگتر، انگیزش بیشتر و گسترش میزان یادگیری براساس فعالیت های جمعی با بزرگسالان و فعالیت های مستقل از دیگر کودکان. ۳- اصلاح نظام مدرسه برای ارائه آموزش اجباری دوره ابتدایی از سن۶ تا ۱۳ سالگی به مدت ۳ سال . ) جمعا۷۷۰ ساعت آموزش در سال( و )جمعا ۸۵۵ ساعت آموزش در سال برای متوسطه مقدماتی از سنین ۱۳ الی ۱۶ که جزو آموزش اجباری است )
محتوای برنامه های آموزشی دبستان و متوسطه مقدماتی (: ۱-دروس مذهبی،۲- ریاضیات، ۳- مطالعات اجتماعی، ۴- هنروصنایع دستی،۵- علوم طبیعی و محیط زیست،۶- زبان انگلیسی، ۷- موسیقی، ۸- اقتصاد خانواده،۹- تربیت بدنی ( اصلاحیه ۱۹۸۴ برای آموزش متوسطه تکمیلی ): ۱- معرفی حق قانونی همه افراد برای تحصیل در دوره تکمیلی متوسطه بین سن ۱۶ تا ۱۹سالگی ۲- ایجاد فضا و امکانات مناسب ازسوی مسئولین منطقه ای برای دانش آموزان در شرایط متناوب۳- اعطای فرصت آموزش بیشتر از ۳سال برای کسانی که به آموزش وپرورش استثنایی نیاز دارند۴- مسئولین منطقه ای تحت یک اجبار قانونی خدمات مستمری را ارائه دهند که فراگیر را به موقعیت و یا جایگاه قابل قبولی از نظر اشتغال و آینده برسانند ۵-کاهش دروس اساسی از ۱۰۹ عنوان به ۱۳ عنوان ۶- ایجاد رتبه های تخصصی تر بخش فنی و حرفه ای در دوره پیشرفته ۱ و بویژه در دوره پیشرفته ۲وصنعت۷- سیستم نمره دهی در دوره تکمیلی متوسطه کمّی و از ۰ الی ۶ متغیر بوده که حداقل نمره قبولی ۲ می باشد .
3-آموزشرسمیدرسطحمنطقهای :
دفتر منطقه ای یونسکو در اقیانوسیه و استرالیا در سال ۱۳۳۹ با شرکت دولت های آسیایی، کنفرانسی مربوط به مسائل گسترش آموزش عمومی در سطح منطقه در شهر کراچی تشکیل داد و به دولت های عضو پیشنهاد شد که تا سال۱۹۸۰ میلادی ) برابربا ۱۳۵۹ شمسی (؛ آموزش رسمی را تا حد برنامه ۷ ساله در کشورهای خویش تعمیم دهند. ایسسکو سازمان آموزشی، علمی وفرهنگی کشورهای اسلامی در منطقه است که درسال۱۹۸۲میلادی تاسیس شد. هم اکنون پنجاه کشور اسلامی عضو این سازمان اند. مقر دائمی سازمان در شهر رباط )پایتخت کشور مراکش ( است و زبانهای کاری آن، عربی، انگلیسی و فرانسه می باشد. و سه دفتر منطقه ای در تهران ، شارجه )امارات متحده عربی( ، و در مغرب ) کشوری در شمال غربی آفریقا ( است. در سند میان مدت این سازمان، ضمن تشریح کلی خطوط سومین وآخرین مرحله طرح میان مدت ۲۰۱۸-۲۰۱۶ میلادی؛ به بررسی وضعیتِ داده ها ، آمار و ارزیابی های چند سال گذ شته توسط موسسه ونهاد های منطقه ای وبین المللی پرداخته شد. نتایج نشان داد که روند پیشر فت اصلاحات آموزشی در بسیاری از کشور های عضو آیسسکو علیر غم پیشر فت هایی که در آموزش ابتدایی ،توسعه آموزش های اوان کودکی ،ترویج برابری فرصت ها برای دختران وپسران در حوزه آموزش صورت گرفته، همچنان روند آن کند بوده است. آیسسکو دو اولویت مهم درون بخشی را در طرح آموزشی میان مدت قرارداده است که عبارتند از: ۱- نوین سازی سیاست های آموزشی کشورها ی عضو در جهت انتقال از تدریس به یادگیری ۲- تقویت نقش آموزش در توسعه وهمزیستی
۴-آموزشرسمیدرسطحملی :
با توجه به اینکه ساختار سازمان آموزش و پرورش در ایران متمرکز است ، لذا کلیه ی برنامه ریزی های آموزشی دوره ابتدایی و متوسطه برای دستیابی به توسعه در سطح کشور، قابلیت اجرا در سطح استان و شهرها و روستاها را دارند. “سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی”،که یکی از زیرمجموعه های وزارت آموزش و پرورش است ، یکی از وظایف آن: پژوهش در محتوای برنامه های آموزش و پرورش در دوره های مختلف تحصیلی با توجه به نیازمندی های کشور ، توانایی و خصوصیات روانی دانش آموزان ،تشخیص و تعیین هدف های هر دوره تحصیلی ، تهیه وتنظیم برنامه های درسی و تعیین نسبت های مطلوب برای تحصیلات درسطوح و رشته های مختلف است .
– محتوایدروسابتدایی: درمجموع می توان گفت که در محتوای درسیِ کتاب مطالعات اجتماعی ؛ کتاب هدیه های آسمانی ؛ کتاب فارسی ؛ کتاب علوم ؛ و کتاب تفکر و پژوهشِ دوره ابتدایی به شاخص های توسعه اجتماعی پرداخته شده است.
– محتوایدروسمتوسطه: 1- در محتوای برنامه درسی دوره اول متوسطه : کتاب مطالعات اجتماعی ؛ کتاب تفکر و سبک زندگی ؛ کتاب پیام های آسمانی برای پایه هفتم و هشتم ۲- در محتوای برنامه درسی دوره دوم متوسطه : در دوره دوم متوسطه، هم در رشته های شاخه نظری ) ریاضی، تجربی، انسانی، معارف اسلامی ( و هم در رشته های شاخه فنی و حرفه ای و شاخه کار و دانش کتاب مطالعات اجتماعی و در دوره پیش دانشگاهی رشته علوم انسانی ؛ کتاب علوم اجتماعی ارائه شده است . (رستمی و صادق ملکی ،۱۳۹۴)
ب- نقشبرنامهریزیآموزشیبرایدورههای“آموزشعالی” جهتدستیابی بهتوسعهاجتماعی
۱- آموزشعالیدرسطحجهانی :
کنفرانس جهانی “آموزشعالی” در جولای ۲۰۰۹ در مقرّ یونسکو در پاریس تشکیل شد. شرکت کنندگان با توجه به بیانیه کنفرانس جهانی ۱۳۳۱ آموزش عالی و با در نظر گرفتن نتایج و توصیههای شش کنفرانس منطقه ای )کارتاژنا دوایندیاز، ماکائو، داکار، دهلی نو، بخارست و قاهره( و نتایج این کنفرانس جهانی با عنوان »پویشهای جدید آموزش عالی و پژوهش برای تغییر « بیانیه زیر را در پنجاه بند تصویب کردند۱- آموزش عالی به عنوان یک کالای عمومی و الزامی، راهبردی ، اجتماعی و توسعه برای تمامی سطوح آموزشی و بستری برای پژوهش، نوآوری وخلاقیت، باید در زمره مسئولیت و حمایت اقتصادی دولتها تلقی شود۲- آموزش عالی مسئولیتی اجتماعی است که باید جامعه را به سوی تولید دانش جهانی برای مواجهه با چالشهای جهانی
مانند امنیت غذایی، تغییرات آب و هوا، مدیریت آب، گفت وگوی درون فرهنگی، انرژی قابل احیا و بهداشت عمومی، سوق دهد۳- آموزش عالی در خلال وظایف اصلی خود )پژوهش و آموزش( ، باید تمرکز بین رشته ای را افزایش دهند و تفکر نقادانه را ارتقا بخشند تا به پیشبرد توسعه پایدار، صلح، رفاه و توسعه اجتماعی و تحقق حقوق بشر که برابری جنسیتی را دربرمیگیرد، کمک کند۴- آموزش عالی نه تنها باید مهارتهای کامل برای جهان حال و آینده ارائه دهد بلکه با توجه به تعهدی که برای استقرار صلح، دفاع ازحقوق بشر و ارزشهای مردم سالاری دارد، باید به آموزش اخلاقی شهروندان اهتمام ورزد ۵- اطلاع رسانی، صراحت و شفافیت بیشتر در زمینه رسالت ها و عملکردهای گوناگون نهادهای آموزش عالی، ضروری است۶- استقلال، شرطی الزامی برای تحقق رسالتهای نهادی آموزش عالی از طریق کیفیت، تناسب، کارآمدی ، شفافیت و پاسخگویی اجتماعی، است. ۷- از آنجا که دسترسی برابر به آموزش عالی به تنهایی کافی نیست، این تلاش باید ادامه یابد تا موفقیت یادگیرندگان تضمین شود۸- دولت ها و نهادهای آموزش عالی باید دسترسی زنان را به آموزش عالی و مشارکت آنها را در همه سطوح آموزشی تشویق و موفقیت را تضمین نمایند. ۹- در خلال گسترش میزان دسترسی، آموزش عالی باید به طور همزمان اهداف برابری، تناسب و کیفیت را پیگیری کند.یعنی هدف باید مشارکت و اتمام موفقیتآمیز، همراه با اطمینان از رفاه دانشجو، و حمایتهای مناسب مادی و آموزشی از فقرا و جوامع حاشیهای،باشد۱۰- جامعه دانش بنیاد نیازمند نظامهای متنوع آموزش عالی است که اختیارات متنوعی در ارتباط با انواع متفاوت یادگیرندگان دارند. علاوه بر موسسات عمومی، آموزش عالی بخش خصوصی با پیگیری اهداف عمومی و همگانی، نقش مهمی را ایفا میکند. ۱۱- سازوکارهای نظارتی و تضمین کیفیت باید در تمامی بخشهای آموزش عالی اجرا شود تا میزان دسترسی افزایش یابد و شرایط تکمیل تحصیلات را فراهم سازد۱۲- آموزش عالی باید سطح تحصیلات آموزش معلمان را قبل و هنگام خدمت بالا ببرد و برنامه درسی به آنان ارائه دهد تا بتوانند دانش و مهارتهای مورد نیاز قرن ۲۱ را کسب کنند۱۳- آموزش عالی باید در زمینه تعلیم و
تربیت اعضای هیئت علمی و کارکنان خود سرمایه گذاری کنند تا عملکردهای جدیدی در تکامل نظامهای تدریس و یادگیری تحقق یابند۱۴- آموزشهای موسسات آموزش عالی باید هم پاسخگوی نیازهای جامعه باشند و هم بتوانند آنها را پیشبینی کنند. این آموزشها شامل ترویج پژوهش به منظور توسعه و استفاده از فناوریهای جدید و تهیه و تدارک آموزش فنی و حرفه ای، آموزش کارآفرینی و برنامه های یادگیری مادام العمر می شود. ۱۵- تضمین کیفیت یکی از وظایف حیاتی آموزش عالی معاصر به شمار می رود که باید همه دست اندرکاران آموزش عالی را درگیر سازد۱۶- تضمین کیفیت در آموزش عالی مستلزم شناخت اهمیت جذب و حفظ اساتید وکارکنان متعهد و مستعد است۱۷- همه خط مشی ها و سرمایه گذاری ها باید از آموزش و پژوهش گسترده و متنوع دانشگاهی حمایت کنند۱۸- آموزش عالی در سراسر جهان دارای مسئولیت کمک به از میان بردن شکاف توسعه از طریق افزایش انتقال دانش از مرزها، به خصوص به سوی کشورهای در حال توسعه است و تلاش جهت یافتن راه حل های مشترک، برای ایجاد چرخش نخبگان و کاهش تأثیرات منفی فرار مغزها، هستند۱۹- آموزش عالی، باید از برابری میزان دسترسی و موفقیت اطمینان حاصل کند، کیفیت را ارتقا دهد و به تنوع فرهنگی و اقتدار ملی احترام بگذارد۲۰- همکاری بین المللی در آموزش عالی باید بر پایه همبستگی و احترام متقابل و ترویج ارزشهای انسانی و گفت وگوی بین فرهنگی بنا شود. ۲۱- مشارکتها باید منجر به ایجاد
توانایی های علمی در همه کشورهای شرکت کننده شوند تا منابع متنوع تر پژوهشی و تولید علم در سطوح منطقه ای و جهانی تضمین شوند۲۲- آموزش عالی باید انعکاسی از ابعاد منطقه ای، ملی و بین المللی آموزش و پژوهش باشد۲۳- آموزش عالی باید در جستجوی حوزه های پژوهشی ، جهت رفع معضلات مربوط به رفاه مردم ، و بستر محکمی برای علوم و فنون بومی پدید آورد.
۱- آموزشعالیدرسطحقارهای :
آموزشعالیکشورنروژ،طوری است که در آن مقامات و بخش های رسمی ، تحقیق و پژوهش علمی را به عنوان شرط اصلی توسعه اجتماعی و فرهنگی ، رشد اقتصادی وافزایش رفاه اجتماعی قلمداد می نمایند. طبق آمارسال۱۹۹۷ میلادی، مجموع بودجه دولتی تحقیق وتوسعه بالغ بر۶/۹ میلیون ناک می گردد. بیش از ۴۰ درصد ازهزینه های تحقیقات دولتی ازطریق وزارت آموزش، تحقیق و امورکلیسا؛ و اساساً ازطریق تأمین مالی، و تخصیص بودجه به دانشگاه ها و کالج ها تامین می گردد. ساختار آموزشی مؤسسات ارائه دهنده آموزش عالی کشور نروژ به دو بخش عمده و اساسی: ۱- بخش دانشگاهی و ۲- بخش کالج ؛ تقسیم می گردند.
این مؤسسات به تحقیق و پژوهش می پردازند و به آموزش مقاطع دانشگاهی درمقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد که منتج به کسب مدارک آکادمیک می گردد، مبادرت می ورزند. کارکردها و مهم ترین اهداف شورای دانشگاه های نروژ که نماینده شورای کمیته اروپایی آموزش دانشگاهی و تحقیق می باشد، روابط با مؤسسات و سازمان های خارجی و بین المللی در اولویت قرار داده شده و شورای فوق بطور جدی به نمایندگی ازجانب اعضای مؤسسات برای مشارکت نروژ درهمکاری های بین المللی آموزشی فعالیت می نماید.
مهم ترین اهداف شورا ۱- توسعه راهکارهای آموزش دانشگاهی و تحقیقاتی درنظام دانشگاهی نروژ۲- بسط و گسترش همکاری های ملی در بخش آموزش و تحقیق۳- ایجاد روابط نزدیک با اعضای مؤسسات ، شورای تحقیقات نروژ، وزارت آموزش و پرورش ، تحقیق و امور کلیسا و وزارت امور خارجه.
۲- آموزشعالیدرسطحمنطقهای :
اتحادیهدانشگاههایجهاناسلام سازمانی است جهانی که به آیسسکو، و سازمان کنفرانس اسلامی وابسته است. هدف این سازمان پشتیبانی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشورهای اسلامی و برقرار ارتباط میان آنهاست . همچنین به پیشنهاد دانشگاهِ تایلندو به منظور ایجاد و برقراری روابط علمی قوی تر و گسترش جهانی اتحادیهدانشگاههایآسیاواقیانوسیه در سال۱۹۹۵ ، تاسیس و راه اندازی شد. در حال حاضر مقر اصلی اتحادیه دردانشگاه تایلند است. ۲۱۸ دانشگاه و موسسه آموزش عالی از۱۹ کشور عضو رسمی انجمن اند. هر سال کنفرانسی در یکی از کشورهای عضو اتحادیه برگزار میشود . یازدهمین کنفرانس عمومی اتحادیه دانشگاههای آسیا و اقیانوسیه با عنوان “توسعه پایدار در کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه ،از راه تسهیم دانش کارآفرینانه” ، هم زمان با آغاز هشتادمین سالگرد تاسیس دانشگاه تهران، و با حمایت یونسکو، اتحادیه بین المللی دانشگاهها ۵ ، انجمن بین المللی روسای دانشگاها ۱ ، دانشگاه کبانگسان مالزی ۳ و با حضور حدود پنجاه نفر میهمان داخلی و خارجی از کشورهای چین، تایلند، تایوان، اندونزی، هند، فیلیپین، مالزی، ترکیه، امارات متحده عربی، و آمریکا، همچنین اعضای شورای اجرایی و مشورتی ، در تاریخ ۲۴ و ۲۵ آبان ۱۳۹۳ ، در تالار علامه امینی دانشگاه تهران ، برگزار شد . ابتدا ضمن معرفی دانشگاه تهران به عنوان با قدمت ترین نهاد آموزش عالیِ ایران، درخصوص چالشهای موجود آموزش عالی: از جمله جهانی شدن، تسریع در انطباق دانشِ آموزشِ عالی با فناوریهای جدید و ضرورت حرکت از نسل اول دانشگاهها به دانشگاههای نسل دوم، یعنی دانشگاههای کارآفرین، توسعه پایدار، درخصوص باز تعریف عرصه دانشگاه و همسویی با آینده بحث و تبادل نظر شد تا به راهکاری موثر برای تحول دانشگاهها به سوی دانشگاههای کارآفرین دست یابد .
۳- آموزشعالیدرسطحملی :
سابقه آموزش عالی درایران به زمانهای بسیارقدیم باز می گردد ، بر مبناى اطلاعات در دست، در زمان داریوش، مدرسه پزشکى جهت تربیت طبیب با کتابخانهاى معتبر دایر بوده است. مجمع علمى همدان نیز در آن زمان با ۱۰۰ نفر عالم و دانشمند » سائیسم « به فعالیت مشغول بوده است. علاوه بر اینها از فرهنگستان اردشیر نیز در شهر سارد ذکر به میان آمده است. مدارس دوره ساسانى مثل ریواردشیر به انتقال معارف آن عصر و تربیت دانشمند مشغول بوده اند؛ به گونه ای که تاریخ نگاران کهنسال ترین دانشگاه جهان را ” جندی شاپور” معرفی می کنند. تاسیس اولین دانشگاه جامع ایران، ” دانشگاه تهران ” در هشتم خرداد ماه ۱۳۱۳ به تصویب
مجلس شورای ملی رسید . پس از آن، در سال ۱۳۲۶ دانشگاه تبریز و سپس در سال ۱۳۲۸ دانشگاه شیراز تاسیس شد. در ایران مراکز ارائه دهنده خدمات آموزش عالی شامل : ۱- وزارت علوم تحقیقات و فناوری ، ۲- وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ، ۳- دانشگاه آزاد اسلامی ۴- موسسات آموزش عالی غیر دولتی ۵- دانشگاه های جامع علمی و کاربردی ۶- دانشگاه فرهنگیان وابسته به وزارت آموزش و پرورش هستند که آموزش های دانشگاهی منتهی به مدارک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است. با توجه به آمار ارائه شده در خرداد سال۱۳۹۳ ، حدود ۴۰۰ دانشگاه و موسسه آموزش عالی، بیش از ۲۱۰۰ رشته تحصیلیو ۵/۴ میلیون دانشجو در مراکز آموزش عالی وجود دارد که از این تعداد ۶۶ درصد دانشجوی مقطع کارشناسی، ۲۳ درصد دانشجوی مقطع کاردانی ، ۱۰ درصد دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و حدود ۱ درصد دانشجوی مقطع دکترای حرفه ای و تخصصی بوده است. در ایران به ازای هر سه کارشناس یک فوق دیپلم وجود دارد و این در حالی است که در کشورهای صنعتی و توسعه یافته به ازای هر پنج فوق دیپلم و تکنسین یک کارشناس وجود دارد.
(همان ،۱۳۹۴)
منابع:
ü اسماعیلسرخ، جعفر (۱۳۸۶)، نابرابریهای آموزشی و نابرابریهای فضایی در بعد قومی و منطقهای (مطالعه موردی دوره ابتدایی استان آذربایجانغربی) در سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰، فصلنامه تعلیم و تربیت. سال ۲۳، شماره ۳.
ü بهرامزاده، حسینعلی(۱۳۸۲). توسعه پایدار، فصلنامه تدبیر، ۱۳۴، ۴۲-۳۵.
ü دارابی ، سلمان و نیستانی ، محمدرضا (۱۳۹۳). بررسی مقایسهای میزان کاربست مؤلفههای برنامهریزی استراتژیک در (توسعهپایدار)آموزش و پرورش شهرهای اصفهان و کرمانشاه، فصلنامه مطالعات برنامه ریزی آموزشی ، دوره ۲ ، شماره ۴ ، ص ۱۳۶-۱۰۱
ü شیرکرمی ، جواد و بختیارپور ، سعید (۱۳۹۳). ارزیابی نابرابریها در دستیابی به فرصتهای آموزشی: با مطالعه موردی مقطع ابتدایی شهرستان دهلران درسال تحصیلی۹۱-۱۳۹۰، فصلنامه آموزشیو ارزشیابی ، دوره ۷، شماره ۲۶، ص ۵۸-۴۱
ü صبوری خسروشاهی ، حبیب (۱۳۸۹). آموزش و پرورش در عصر جهانی شدن؛ چالش ها و راهبردهای مواجهه با آن، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاست گذاری عمومی ، دوره ۱ ، شماره ۱ ،ص۱۹۶-۱۵۳
ü رستمی, مهرانگیز و صادق ملکی آوارسین، ۱۳۹۴، مرور نقش برنامه ریزی آموزشی موفق در سطوح جهانی، قاره ای، منطقه ای، و ملی برای دستیابی به توسعه اجتماعی، دومین همایش بین المللی مدیریت و فرهنگ توسعه، تهران، موسسه سفیران فرهنگی مبین.
ü رکنالدین افتخاری، عبدالرضا و همکاران(۱۳۸۹). راهبردهای توسعه آموزش توسعه پایدار در ایران. فصلنامه علمی پژوهشی انجمن جغرافیای ایران، ۸. ۲۵، ۶۶-۴۷.
ü عظمتی، حمیدرضا؛ باقری، محمد(۱۳۸۷). آموزش مفاهیم توسعه پایدار. مجله فناوری آموزشی، ۲، شماره ۴، ۲، ۲۹۲-۲۸۳.
ü گروه مشاوران یونسکو، (۱۳۸۴)، فرایند برنامهریزی آموزشی. ترجمه فریده مشایخ. چاپ شانزدهم، تهران: انتشارات مدرسه.
ü مشایخ، فریده (۱۳۷۷)، فرایند برنامهریزی آموزشی. تألیف گروه مشاوران یونسکو، چاپ هفتم، تهران: انتشارات مدرسه.
ü معروفی، یحیی (۱۳۷۹)، بررسی نابرابری فرصتهای آموزشی دوره متوسطه در مناطق آموزشی تابعه استان کردستان در سنوات تحصیلی ۷۲-۷۱ الی ۷۸-۷۷، شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان.
ü نظرزاده، محسن(۱۳۸۷). آموزش بزرگسالان و توسعه پایدار، فصلنامه ارتباط علمی، ۱۰:(۱). ۱۰-۱
ü یونسکو: ۱۳۶۸ تفکر درباره تحولات آینده آموزش و پرورش، پاریس، ۱۹۸۴، ترجمه دکتر محمد علی امیری، دفتر امور کمک آموزشی و کتابخانه ها، وزارت آموزش و پرورش
- Hannum, Emily. (2000) .Educational, Expansion and Demographic, Harvard, Institute for International
- Development, www.census.org/ipc/.
- Todaro, M., & Smith, S. (2010). Economic Development. Addison-Wesley.
- Meyers, Rob. (2003).Inquality of Education, www.csue.berkcly.Edu/ Meyers/ Education term, Himl
- UNESCO. (2002). Education for Sustainability- Lessons Learnt from a Decade of Commitment. UNESCO.
- http://www.civilica.com/Paper-ICOM02-ICOM02_401.htm
- http://fa.irunesco.org/
- http://omidiranian.ir/site/post/28
- http://old.ido.ir/a.aspx?a=1389051703