فقرونداری،تبعیض درتقسیم ثروتها وفرصتهاعلل اعتراضات در جامعه می باشد .
در طی سه دهه ی گذشته، فرهنگیان نسبت به وضعیت نابسامان آموزش و پرورش و کمبودهای فراوان حوزهی آموزش معترض بوده و تلاش کردهاند از مسیرهای قانونی و با روشهایی مدنی خواستهها و مطالبات خود را به گوش دولتمردان برسانند.
علمان، مطالبات و خواستههایی دارند که تنها در مسائل معیشتی خلاصه نمیشود. کمبود فضای آموزشی، کمبود نیروی انسانی، کمبود بودجهی اختصاصی به وزارت آموزش و پرورش، محتوای کتب درسی، عدم عدالت آموزشی، تبعیض در حقوق و مزایا در مقایسه با سایر کارکنان دولت، بازی با روح و روان فرهنگیان با طرحهای غیر کارشناسی و ظالمانهای مانند رتبه بندی و معلم تمام وقت، بی اعتنایی به شأن معنوی معلم، بیمههای ناکارآمد فرهنگیان و … مشکلاتی هستند که جامعهی بزرگ فرهنگیان به آن معترض هستند.
فرهنگیان فراتر از سایر کارمندان و حقوق بگیران دولت چیزی نمیخواهند. به قول مرحوم صمد بهرنگی اگر نان هست برای همه باشد و اگر نیست برای همه نباشد.
با توجه به شاخصهای خود دولت، اکثریت معلمان زیر خط فقر قرار دارند و با سیلی صورتشان را سرخ میکنند . معلمان رسمی هم از نظر حقوق و مزایا در جایگاه بهتری قرار ندارند. معلمان رسمی بدو استخدام کمتر از پنج میلیون حقوق و مزایا دارند که از این مبلغ، مقداری بابت صندوق بازنشستگی و مانند اینها کسر میگردد.
معلمی که هزاران دغدغهی مادی معیشتی داشته باشد چگونه میتواند معلم خوبی باشد و با آمادگی روحی و روانی در کلاس درس حضور داشته باشد.
در قرآن کریم امنیت اقتصادی بر سایر وجوه امنیت مقدم شده است. خدواند در مقام یادآوری نعمتهایش به اعراب عصر نزول، خصوصا قریشیان می فرماید: الذی أطعمهم من جوع وآمنهم من خوف [ قریش: ۴]
بدیهی است تقدیم و تاخرهای قرآنی بی حکمت و بدون دلیل نیست و هرگاه امری مقدم داشته شده است نمایانگر اهمیت و اولویت آن موضوع از دیدگاه حق تعالی است.