
بلهقربانگوها؛ یکی از پنهانترین موانع پیشرفت جمعی
در جامعهای که گفتن «بله» امنتر از گفتن حقیقت است، تصمیمها دیر اصلاح میشوند و خطاها گران تمام میشوند. فرهنگ بلهقربانگویی، آرام و بیصدا، از سازمانها تا نهادهای حکمرانی نفوذ میکند و به یکی از پنهانترین موانع پیشرفت جمعی تبدیل میشود.
علی محمدی فعال حقوق شهروندی :در بسیاری از سازمانها، پدیدهای نانوشته اما پرقدرت جریان دارد: «بلهقربانگویی». فرهنگی که در آن، تأیید بیچونوچرای نظر مقام بالاتر، جایگزین نقد کارشناسی و بیان واقعیت میشود. شاید در کوتاهمدت، این چاپلوسی ها ورفتارهای پوپولوستی نشانهی هماهنگی و نظم تلقی شود، اما در بلندمدت یکی از مهمترین عوامل کندی، خطا و فرسایش سرمایه انسانی است. این قاعده نهتنها در سازمانها، بلکه در سطوح بالاتر، یعنی در حکمرانی و قانونگذاری نیز صادق است.
در یک سازمان، وقتی مدیران فقط آنچه را «دوست دارند بشنوند» میشنوند، تصمیمها بهتدریج از واقعیت فاصله میگیرند. خطاها پنهان میشوند، هشدارها نادیده گرفته میشوند و متخصصان مستقل یا ساکت میمانند یا کنار میروند. نتیجه روشن است: سازمانی کند، محافظهکار و ناتوان از یادگیری.
همین الگو، اگر به سطح حکومت تعمیم یابد، هزینهای بهمراتب سنگینتر بر جامعه تحمیل میکند. در ساختارهای حکمرانی مبتلا به بلهقربانگویی، اطلاعات و گزارشها پیش از رسیدن به سطوح تصمیمگیری «صیقل» میشوند. واقعیتهای تلخ حذف و تصویرهای خوشایند جایگزین میشوند. سیاستگذاری در چنین فضایی نه بر مبنای داده و تجربه، بلکه بر اساس مصلحتهای کوتاهمدت و رضایت مقطعی شکل میگیرد.
دولت نیز بهعنوان بازوی اجرایی حکمرانی، بهشدت در معرض آسیبهای ناشی از بلهقربانگویی است. در دولتی که گزارشها خوشرنگ و بیحاشیه تنظیم میشوند و نقد کارشناسی بهعنوان مزاحمت تلقی میشود، تصمیمهای اجرایی از واقعیتهای میدانی فاصله میگیرند. نتیجه، انباشت خطاهای کوچک و تبدیل آنها به بحرانهای بزرگ در حوزههایی مانند اقتصاد، معیشت، خدمات عمومی و مدیریت منابع است.
در چنین فضایی، مدیران میانی بهجای انتقال صادقانه مشکلات، به فیلترکنندهی واقعیت تبدیل میشوند؛ چرا که گفتن حقیقت، پرهزینهتر از تکرار «همهچیز تحت کنترل است» است. این چرخه، سرعت اصلاح سیاستها را کاهش داده و هزینهی تصمیمهای اشتباه را مستقیماً به جامعه منتقل میکند.
بلهقربانگویی شاید برای برخی، مسیر امن حفظ موقعیت فردی باشد؛ اما برای سازمانها، حکومتها و مراکز تصمیم گیری وسیاست گذاری ها ، سرعتگیری است که کشور را از تصمیم درست و بهموقع بازمیدارد. حکمرانی کارآمد، بدون شنیدن صدای نقد، تنها یک توهم پرهزینه است.





