
بازخوانی فضا، جنسیت و عاملیت زنانه در یک مناسک مذهبی (تحلیل فمنیستی تکیه سادات اخوی)
علی رضا نیاکان :«تکیه سادات اخوی» در محله سرچشمه تهران بهعنوان یکی از قدیمیترین و خاصترین تکیههای مذهبی، فرصت نادری برای تحلیل از منظر فمینیستی و مطالعات جنسیت فراهم میکند. ویژگیهایی چون حضور همزمان و بدون مانع زنان و مردان، چینش فضایی منحصر به فرد، و مرکزیت بدن زنانه در عزاداری، این تکیه را به یک مطالعه موردی قابل توجه در حوزه فضا، مذهب، و جنسیت و قدرت بدل کرده است. این مقاله با بهرهگیری از نظریههای فمینیسم فضامحور، فمینیسم اسلامی،
و فمنیسم پسااستعماری، به واکاوی نسبت میان قدرت، جنسیت و تجربه دینی در این تکیه میپردازد.
تکیههای عزاداری در ایران، بهویژه در ایام محرم، نهتنها فضاهایی برای مناسک مذهبیاند، بلکه میدانهای بازنمایی و بازتولید نقشهای جنسیتی و ساختارهای قدرت اجتماعی نیز بهشمار میآیند. در میان صدها تکیه فعال در ایران، تکیه سادات اخوی در محله سرچشمه تهران، بهواسطه ساختار منحصر بهفرد فضایی
و نحوه مشارکت جنسیتی در عزاداری، بستری ممتاز برای تحلیل فمینیستی فراهم میآورد. حضور همزمان و دوشادوش زنان و مردان، بدون پرده یا مانع، و جایگیری زنان در مرکز حیاط، این امکان را بهوجود آورده که فضا نه صرفاً بازتابنده نظم مردانه، بلکه محل چالش و بازتعریف آن نیز باشد.
چارچوب نظری این مقاله از تلفیق سه چارچوب نظری بهره میبرد:
فمینیسم فضامحور (با تاکید بر نظریههای دُری مَسی و لوفور) برای بررسی ساختار فضایی و نسبت آن با قدرت جنسیتی؛
فمینیسم اسلامی برای تحلیل پویاییهای زنانه در بسترهای دینی سنتی؛
فمینیسم پسااستعماری برای درک عاملیت زن مسلمان در خارج از دوگانه سنت/مدرنیته غربی
ساختار فضایی تکیه و بازتوزیع قدرت جنسیتی:
در بسیاری از تکیهها، زنان به حاشیه فیزیکی رانده میشوند،در بالکنها، پشت پرده یا در فضاهای جداگانه. اما در تکیه سادات اخوی، زنان در مرکز حیاط مستقرند و روضهخوانان و مردان در اطراف و روی سکوها قرار دارند. این تغییر مکانیابی، بهنوعی بازتوزیع فضایی قدرت را رقم میزند که نظم رایج را به چالش میکشد.
با این حال، قدرت گفتار و رهبری مراسم، همچنان در دست مردان باقیست.
تفکیک جنسیتی در فضای مذهبی یکی
از ابزارهای اصلی حفظ نظم مردسالار در جامعه دینی ایران است. حذف پرده در این تکیه، نمادین و سیاسی است: نهفقط بهمعنای هممکانی زن و مرد، بلکه بهمعنای بهرسمیتشناختن «بدن زنانه در فضا» با این حال، جایگاه صوتی و روایی زن همچنان خاموش یا منفعل است، و این، نشانهای از انتقال جزئی قدرت و نه واژگونی آن است.
بدن، عزاداری و عاملیت زنانه بدن زن در این تکیه، قابل رؤیت، فعال و درگیر با سوگواری است. زنان نهفقط شنونده بلکه فاعلان گریه، حرکت، و واکنشهای احساسیاند. با این وجود، مداحی، سخنرانی، همچنان توسط مردان هدایت میشود. این وضعیت، نشانگر شکاف میان حضور بدنی و غیاب گفتاری زنان در مناسک مذهبی است.
حضور زنان در تکیه سادات اخوی را نمیتوان صرفاً محصول مدرنیته یا مقاومت سیاسی دانست. بلکه باید آن را نمونهای از عاملیت فرهنگی زنان مذهبی در بستر سنتی دانست. فمینیسم اسلامی این نوع کنش را نه بهعنوان شکست، بلکه بهعنوان بازتعریف از درون ساختار در نظر میگیرد.
فمنیسم اسلامی همواره به جای حذف صورت مسألهای به نام دین و مذهب سعی در ارائه راهکارهای تقویت عاملیت زنان مذهبی در مناسک مذهبی داشته است
اما با وجود فضاهای بازشده در برخی تکیهها، ساختارهای مردسالار همچنان قدرتمند باقیماندهاند.
برای غلبه بر این موانع نیاز به
تشکیل حلقههای زنانه است . این گروههای زنانه با رویکرد فمنیستی میتوانند در ابتدا جلسات جداگانه برگزار کنند و با کسب اعتبار اجتماعی، تدریجاً وارد تکیههایی با ساختارهای مشترک شوند و امکان تغییر ساختار را از درون،
با ایجاد یک گفتمان مشترک پدید آورند .
گسترش آموزشهای دینی به زبان فمینیستی و تحلیلهای دینی از منظر فمینیستی، به زنان میتواندد ابزارهایی مفهومی برای بازنگری در نقش خود در فضای دینی ارائه دهد.
توسعه رسانههای مذهبی زنانه و استفاده از رسانههای اجتماعی از قبیل پادکستها، وبسایتها و صفحات اینستاگرامی برای ترویج دیدگاههای زنمحور در عزاداری، باعث شکلگیری یک زیستجهان فرهنگی مستقل و مؤثر برای زنان مذهبی میشود
تولید منابع علمی و هنری درباره فعالیتهای زنان در تکیهها، عزاداریها و هیئتها، میتواند نقش آنها را تثبیت کرده و مشروعیت اجتماعی بیشتری به این کنشها بدهد.
همچنین زنان مذهبی میتوانند با بهرهگیری از ظرفیت سایر جنبشهای عدالتمحور در جهان اسلام (همچون زنان اصلاحطلب در مصر، تونس، یا لبنان) تجربههای خویش را جهانیتر کرده و فشار اجتماعی برای تغییر ساختاری را افزایش دهند.
تکیه سادات اخوی نمایانگر نوعی مقاومت نرم در برابر نظم مردسالار مذهبی است؛ مقاومتی که در معماری، مکانیابی بدنه، و حذف نمادهای تفکیکی همچون پرده نمود یافته است. با وجود آنکه هنوز بسیاری از ابزارهای معنابخش و اجرایی مراسم در اختیار مردان است، اما فضا برای بازخوانی و بازتعریف نقش زن فراهم شده است. این تکیه گواهی است بر اینکه زن ایرانی مذهبی میتواند همزمان در دل سنت حضور داشته و آن را بازسازی کند. ارائه راهکارهای عملی برای تقویت این عاملیت، گامی است در جهت دینیتر، عادلانهتر و مشارکتیتر ساختن فضاهای مذهبی.
منابع (نمونهای اولیه):
Massey, Doreen. (1994). Space, Place, and Gender. Polity Press.
Mahmood, Saba. (2005). Politics of Piety: The Islamic Revival and the Feminist Subject. Princeton University Press.
Lefebvre, Henri. (1991). The Production of Space. Blackwell.
افضلی، فاطمه. (۱۳۹۷). «نقش زنان در عزاداریهای آیینی ایران». فصلنامه زن در توسعه و سیاست، ۱۶(۳).
موحدی، نیره. (۱۴۰۰). «تفکیک جنسیتی در فضاهای مذهبی و بازخوانی نقش زنان».
زهرا اسماعیلی
خرداد ماه ۱۴۰۴
این نوشتار تقدیم میشود به
«او» که با حضورش مفهوم
«مرکزیت بی صدا» را آموختم
«او »که همچون نقطه مرکزی این جهان
بی ادعا اما بنیادین همه چیز را در مدار خود نگه میدارد.
برای «او» که نامش در این سطرها نیامده
اما نفس تمام حروف از اوست.