ورزش

کدام وطن؟ کدام بی وطن؟ | چرا تسنیم و اعوان و انصارش حق نقد فغانی را ندارند؟

چه شد که فغانی، داوری که دوست و دشمن ناگزیر از ستایش قدرت داوری و سطح حرفه‌ای او در زمینه شغلی‌اش هستند به یکباره در میدان حملات رسانه‌ای و سیاسی قرار گرفت؟ آیا صرف قرار گرفتن در کنار دونالد ترامپ – که البته تردیدی در جنایتکار بودنش نیست- در یک مراسم ورزشی یک ایرانی را بی وطن و وطن فروش می‌کند؟ برای پاسخ به این سوال و قضاوت در مورد علیرضا فغانی باید به حدود یک دهه قبل برگردیم، به همین جا، در خاک وطن، وطنی که فغانی را از خود راند.

سرپوش سیاسی – سایت رویداد۲۴ نوشت: ادعای بی اساسی نیست اگر بگوییم تمامی ایرانیانی که یکشنبه شب در خانه‌هایشان بازی دو تیم بزرگ فوتبال اروپا، در استادیوم مت‌لایف را تماشا می‌کردند، در کنار عطش و علاقه تماشای یک بازی حساس، گوشه چشمی به داور این بازی داشتند؛ علیرضا فعانی، داور بین‌المللی ایرانی که به نمایندگی از فدراسیون فوتبال استرالیا این دیدار را قضاوت کرد و نامی آشنا برای دوستداران ورزش در ایران است. داوری که چند سال پیش از ایران رفت و یکشنبه از دست دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا مدال گرفت.

قرار گرفتن فغانی و ترامپ در کادر تصاویر و ثبت لحظه دریافت مدال از ترامپ کافی بود تا بازار فحاشی به فغانی داغ شود. به یکباره در پس و پیش نام فغانی عنوان وطن فروش ضمیمه شد چون از دست مردی مدال گرفته بود که هنوز دستش از خون ایرانیانی که ذیل حملات اسراییل کشته شدند، پاک نشده است.

اما چه شد که فغانی، داوری که دوست و دشمن ناگزیر از ستایش قدرت کار داوری و سطح حرفه‌ای او در زمینه شغلی اش هستند به یکباره در میدان حملات رسانه‌ای و سیاسی قرار گرفت؟ آیا صرف قرار گرفتن در کنار دونالد ترامپ- که البته تردیدی در جنایتکار بودنش نیست- یک ایرانی را بی وطن می‌کند؟ پاسخ این سوالات نه در خاک آمریکاست که فغانی در آن کنار ترامپ ایستاد، و نه در استرالیا که در سال‌های اخیر خانه جدید فغانی شده.  برای پاسخ به این سوالات و قضاوت در مورد علیرضا فغانی باید به حدود یک دهه قبل برگردیم، به همین جا، در خاک وطن، وطنی که فغانی را از خود راند.

داوری که در وطن غریب بود

در هر عقل سالمی یک قاعده کلی حکم فرماست و هر معلولی، علتی دارد. مطابق این قاعده عقلی وقتی به توصیف و تفسیر یک واقعه مشغولیم نباید از یاد ببریم که چه عللی منجر به بروز وضعیت مورد نظر شده‌اند. این که علیرضا فغانی امروز به عنوان داوری از کشور استرالیا کنار دونالد ترامپ ایستاده و از او مدال گرفته بیش از این که هر یک از ما و البته هر مسئولی را عصبانی کند؛ باید حس حسرت ایجاد کند.

علیرضا فغانی در مسیری حرکت کرد که مسئولان داخلی برایش تدارک دیدند. همان زمان که خداداد افشاریان رییس معزول کمیته داوران فغانی را از لیست داوران ایرانی با هزار و یک بهانه بنی اسراییلی حذف کرد، نخستین سنگ بنا برای اینکه فغانی امروز کنار دونالد ترامپ ایستاد را گذاشت.

فغانی چند سال پیش به وسیله رئیس معزول کمیته داوران، مجبور شد فعالیت‌های خود را با نام و پرچم استرالیا ادامه دهد. رئیسی که برخلاف فغانی، عاقبت خوبی نداشت؛ همان کسی که به بهانه جوان‌گرایی، بهترین و نامدارترین داور ایران را از لیست الیت کنار گذاشت. سعید مظفری‌زاده چندی پیش در بخشی از مصاحبه خود با تابناک، گفت: «تا جایی که در جریان هستم، آقای فغانی قبل از اینکه بحث حضورش در لیست داوران استرالیا باشد، خیلی مایل و علاقمند بود که تا پایان دوره داوری‌اش تحت عنوان داور بین‌المللی در لیست داوری ما باشد. این دیگر انتخاب مسئولان داوری ما بود و برای من واقعاً علامت سؤال است که ما چطوری یک سرمایه اینچنینی را که می‌توانست افتخار باشد برای کشورمان، برای نام کشورمان و برای پرچم کشورمان، با دست خودمان هُلش دادیم و گفتیم ما شما را نمی‌خواهیم، برو زیر یک پرچم دیگر و قضاوت کن. این را باید مسئولانی که این تصمیم را گرفته‌اند، جوابگو باشند. مسئولان کمیته داوران باید بگویند واقعاً دلیل‌شان برای این مسأله چه بوده است. من نمی‌دانم که واقعاً دلیل‌شان برای این مسأله چه بود و افسوس می‌خورم. هر وقت فغانی را در بازی‌های بزرگ می‌بینم و در زیرنویس تلویزیون عنوان استرالیا می‌آید، من حسرت می‌خورم که چرا این عنوان هست و چرا فغانی به‌عنوان داور ایرانی معرفی نمی‌شود؛ دلیلش را واقعاً متوجه نشدم و نفهمیدم و این موضوع اصلاً برایم قابل هضم نیست.»

در مورد برادر دیگر فغانی نیز در بر همان پاشنه چرخید. فروردین سال ۱۳۹۹ محمدرضا فغانی برادر کوچکتر علیرضا در گفت‌و‌گویی تاکید کرد که تصمیم دارد تا در کشور سوئد باقی بماند و فعالیت خود را در این کشور انجام دهد.

او درباره این که آیا برادرش علیرضا پناهنده شده است یا خیر؟ تصریح کرد: نه، علیرضا تنها با فدراسیون فوتبال استرالیا قرارداد دارد و وضعش هم در این کشور خوب است. چرا وقتی کسی شرایطش را دارد باید در سختی بماند و با این وضع فدراسیون فوتبال و کمیته داوران به کارش ادامه دهد. آنها من را از فهرست کنار گذاشته بودند و حتی در این سال‌ها از من نمی‌پرسیدند که می‌خواهم برگردم یا نه. برای فوتبالی‌هایی که این آقایان در راس فدراسیون و کمینه داوران آن هستند، متاسفم.

وطن در مصادره تسنیم و یک جریان سیاسی!

خبرگزاری تسنیم که ویترین مشخصی از یک جریان سیاسی در کشور است بعد از برگزاری بازی جنجالی و زمانی که فغانی از دونالد ترامپ مدال دریافت کرد در مطلبی فغانی را متهم به بی وطنی کرد و نوشت: در شرایطی که بسیاری از ایرانیان خارج از کشور به‌روش‌های مختلف با مردم کشورمان همدری می‌کنند، علیرضا فغانی که با توجه به موقعیت جهانی‌اش می‌تواند پیام مردم ایران را به دنیا برساند، از این کار خودداری کرده است.

این که تسنیم به عنوان بلندگوی یک جریان سیاسی مشخص‌‌‌‌،  خود را درجایگاهی می‌بیند که داوری که با بی مهری به سمت مهاجرت سوق داده شده را بی وطن بنامد یک طرف مساله است و طرف دوم مساله حقارت جریان سیاسی است که سعی دارد یک وطن را به نام و کام خود مصادره کند.

دونالد ترامپ آدمکش است؟ بله، قطعا. او متحد رژیمی است که حتی پیش از حمله به ایران به مدت یک سال نیم میلیون نفر را آواره کرد و دستکم باعث مرگ حدود ۷۰ هزار نفر شده است.

آیا فغانی وظیفه‌ای اخلاقی داشت تا زیر گوش ترامپ بزند؟ ابدا. مگر نه این که ترامپ عامل دستور ترور فرمانده نظامی بلندپایه ایرانی بود، اما در ماه‌های اخیر سیاست رسمی نظام مذاکره با دولت او بوده است؟ مگر نه این که صدام شمایل ۸ سال جنگ تحمیلی به ایران بود، اما هنوز تصاویر دست دادن چهره‌ای در سطح علیرضا مرندی با او بعد از جنگ در آرشیو تاریخ موجود است؟!

از همین رو در میانه هجمه‌ها به فغانی، حرف‌های منطقی هم زده شد. مثلا سهند ایرانمهر در انتقادات به آنهایی که فغانی را بی‌وطن و خائن خطاب می‌کردند، نوشت: «فغانی نه قهرمان سیاسی است، نه خائن. او یک داور حرفه‌ای است که در شرایطی سخت، مسیر حرفه‌ای خود را دنبال کرده است. دست دادن یا عکس گرفتن او با رئیس‌جمهور کشور میزبان مسابقات جهانی، الزامی تشریفاتی است نه اعلام همراهی یا وفاداری یا نشانه‌ای از همراهی یا تایید سیاسی. اینطور که من در گفته‌ها و نقل‌قول افراد مطلع و نزدیک به ماجرای مهاجرت او در فضای مجازی خوانده‌ام مطلوب او سوت زدن زیر پرچم کشور خودش بوده است، اما مشمول همان روند نامبارکی شده است که امروز همه ما به عنوان رویکردی ضد انسجام ملی به آن نقد داریم. نفرت ما از تجاوز نباید به تمامیت‌خواهی و بی‌انصافی در حق هموطنانی منجر شود که هم‌صدایی یا همراهی با متجاوز نداشته‌اند.»

بی‌وطن واقعی کیست؟

به نظر می‌رسد طیفی که فغانی را مورد حمله قرار دادند بیش از آن که درگیر وطن پرستی باشند، درگیر بخل هستند. بخل به چهره‌ای ورزشی که دست و پا زد تا عنوان داور ایرانی از او برداشته نشود، اما وقتی با مهری و حسادت ناچار نام استرالیا را کنار نام خود قرار داد، مشخص شد متضرر اصلی او نیست.

واقعیت این است که در یک منازعه تکراری بین نخبگان در حوزه‌های مختلف مثل فغانی و کاوه مدنی با چهره‌هایی که خداداد افشاریان تنها یک نمونه آن است معادله کاملا روشنی برقرار است. فغانی به بهانه جوان گرایی از لیست داوران حذف شد. حالا او نزدیک ۵۰ سال سن دارد و هنوز داوری می‌کند. افشاریان هم که تکلیف مشخصی داشت؛ اول ویدئوی کذایی که نمی‌توانست رانتی که به نفع پسرش در نظر گرفته بود را در مقابل سوالات مجری برنامه پنهان کند و بعد هم حکم زندان به دلیل دریافت رانت و فساد در پرونده مس رفسنجان.

پاسخ به تمامی کسانی که امروز منتقد فغانی شدند روشن است؛ او را هل دادید تا از ایران برود. مسیری که برای رفتن اش ایجاد کردید در نقطه‌ای به کنار دونالد ترامپ رسید. بی وطن فغانی نیست که شما با حقد و حسد قضاوت اش می‌کنید، بی وطن همان‌هایی هستند که امثال این فغانی را از این وطن می‌رانند و نامشان هم در صفحات سیاه فساد ثبت می‌شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا