
فاجعه بیتدبیری، بیمهگریزی با حمایت وزارت علوم وکم کاری وزارت تعاون وسازمان تامین اجتماعی
گفتوگوی تلفنی ماهنامه آوای البرز با علی محمدی مدرس حق التدریس وعضو هیاتمدیره انجمن صنفی اساتید حقالتدریس دانشگاههای استان تهران
پرسش :استاد با توجه به سابقه دو دهه تدریس وضعیت مدرسین حقالتدریس را چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ :ضمن سپاس از آوای البرز متاسفانه وزارت علوم سالهاست که به جای حمایت از مدرسین حقالتدریس، تنها به منافع دانشگاهها و سیاستهای پولساز آنها توجه دارد. در این میان، استادانی که بار اصلی آموزش را بر دوش میکشند، در سایهی بیتوجهی و بیعدالتی، با آیندهای مبهم دستوپنجه نرم میکنند
پرسش : یکی از مشکلات اصلی این استادان ، مسئله بیمه است. آیا اقدامی برای حل این مشکل صورت گرفته است؟
پاسخ : استادان حقالتدریس، با وجود نقش کلیدی در نظام آموزش عالی، از داشتن بیمه محروماند. دانشگاهها با سوءاستفاده از خلأهای قانونی، از پرداخت حق بیمه این مدرسین شانه خالی میکنند. وزارت علوم نیز به جای مقابله با این بیعدالتی، عملاً در برابر آن سکوت کرده و با عدم نظارت بر عملکرد دانشگاهها، این رویه را تأیید میکند. سازمان تأمین اجتماعی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این زمینه کمکاری کردهاند و هیچ اقدامی برای بیمه شدن استادان نمی کنند
از زمان تاسیس انجمن صنفی، نامه های برای بیت رهبری ، ریاست مجلس ، کمیسون آموزش مجلس ، ریاست جمهوری . وزارت علوم ، شورای عالی انقلاب فرهنگی ، شورای اسلامی شدن دانشگاهها ، نماینده نهاد رهبری در دانشگاه ها ،وزارت تعاون وسازمان تامین اجتماعی ارسال کرده و جلساتی با بعضی از نمایندگان مجلس ، شورای اسلامی شدن دانشگاه ها ، وزارت تعاون ، سازمان تامین اجتماعی ، معاونت وزارت علوم و دکتر عارف رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درمحل دانشگاه شریف داشتیم و ضمن طرح موانع ومشکلات پیش روی استادان حق التدریس بصورت مکتوب موارد خدمتشو ن تقدیم داشته نکته قابل توجه بعضی اوقات با کسانی که دیدار داشتیم ، وقتی عنوان استادان حق التدریس به میان می آمد با تعجب می پرسیدن ، استاد حق التدریس داریم ؟؟و…..
پرسش: در مورد نقش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی در این مسئله بیشتر توضیح دهید.
پاسخ: سازمان تأمین اجتماعی نیز به وظایف خود در حمایت از این قشر علمی بیتوجه بودهاند. تأمین اجتماعی که باید متولی بیمه و امنیت شغلی این قشر زحمتکش باشد، در برابر مشکلات بیمهای استادان حقالتدریس، سکوت اختیار کرده است. وبا کم کاری حق مسلم آنان را پایمال میکند. وزارت تعاون نیز، به جای حمایت از حقوق علمی کشور، تاکنون اقدام مؤثری در جهت بهبود وضعیت معیشتی و بیمهای این استادان انجام نداده است. این بیعملی و کمکاری، نتیجهای جز افزایش بیعدالتی و نارضایتی در میان استادان نخواهد داشت. با توجه به بخشنامه وزارت علوم که در سال بشماره ۲۰۸۹۶۳/۱۱۵ مورخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۰ به کلیه دانشگاهها ارسال گردیده عملا بخشنامه در کشوی میز مدیریت خاک می خورد و زمانی نسبت به اجرای بخشنامه ازطرف استاد تاکید می شود متاسفانه ترم بعد از تدریس در آن دانشگاه محروم می شود
پرسش: در خصوص عدم نظارت بر کیفیت آموزش دانشگاهها چه نظری دارید؟
پاسخ: امروزه دانشگاهها به جای تولید علم، به بنگاههای مدرکفروشی تبدیل شدهاند. با گسترش بیرویهی پذیرش دانشجو و کاهش کیفیت آموزش، تنها چیزی که رشد کرده، آمار بیکاران تحصیلکرده است. دانشگاهها بدون نظارت، صرفاً با هدف درآمدزایی، مدرک صادر میکنند، بدون آنکه به مهارت و توانایی واقعی دانشجویان اهمیت داده شود. این روند مخرب، نتیجهی بیتفاوتی وزارت علوم و فقدان سیاستهای نظارتی مؤثر است.
پرسش: آیا استادان حقالتدریس قربانی این نظام آموزشی ناکارآمد هستند؟
پاسخ: بدون شک! استادان حقالتدریس با حداقل دستمزد و بدون بیمه به آموزش نسلهای آینده مشغولاند، اما مدیران دانشگاهها و وزارت علوم با بیتوجهی، به نابودی علمی کشور دامن میزنند. در این میان، سازمان تأمین اجتماعی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با بیعملی خود، مشکلات این قشر زحمت کش را دوچندان کردهاند.
آوای البرز: شما بعنوان عضوهیات مدیره ومدرس حق التدریس چه مطالبهای از مسئولان دارید؟
علی محمدی: با سپاس از شما پرسش من از وزارت علوم ، وزارت تعاون وسازمان تامین اجتماعی این است
آیا زمان آن نرسیده که وزارت علوم، وزارت تعاون و سازمان تأمین اجتماعی، به جای حمایت از سیاستهای منفعتطلبانهی دانشگاهها، صدای استادان حق التدریس را بشنوند؟ آیا وقت آن نرسیده که بیمه و امنیت شغلی این قشر زحمتکش تضمین شود؟
بعنوان عضوی از خانواده برزگ استادان حق التدریس خواهان اجرای عدالت و توجه جدی به حقوق مدرسین حقالتدریس هستیم. این یادداشت، زنگ هشداری برای همهی کسانی است که دغدغهی آموزش، عدالت و آیندهی علمی کشور را دارند. اگر امروز اقدامی نشود، فردا با جامعهای روبهرو خواهیم شد که نه استاد دارد، نه سواد!