فرهنگی و هنری

سیمای حضرت زهرا در شعر کودک

شعر کودک از آغاز رسمیت یافتن تا کنون، بستری برای مفاهیم و معانی مختلف بوده است. این معانی و درون‌مایه‌ها در دوره‎های زمانی گوناگون، با توجه به شرایط عمومی جامعه، ‌‌‌ترجمه، جشنواره‎ها و فراخوان‎های ادبی، نشریات و نیز ذائقه شاعران به شعر کودک وارد شده‎اند.

سیمای  حضرت زهرا در شعر کودک

گروه ادبیات هنرآنلاین:

دکتر معصومه مرادی، شاعر و استاد دانشگاه ادبیات فارسی شیراز

شعر کودک از آغاز رسمیت یافتن تا کنون، بستری برای مفاهیم و معانی مختلف بوده است. این معانی و درون‌مایه‌ها در دوره‎های زمانی گوناگون، با توجه به شرایط عمومی جامعه، ‌‌‌ترجمه، جشنواره‎ها و فراخوان‎های ادبی، نشریات و نیز ذائقه شاعران به شعر کودک وارد شده ‎اند.  پرداختن به مفاهیم دینی و شخصیت های مذهبی یکی از مضامین پرتکرار شعر کودک است. اگرچه در آغازین سال های توجه به شعر کودک با رویکرد نوین و در دهه های سی و چهل و به پیروی از جریان شعر روشنفکری، چندان نمودی از این مضامین دیده نمی شود؛ پس از انقلاب و رویکرد اسلامی آن و بازگشت به سنت ها، بسامد شعر دینی کودک به صورت چشمگیری فزونی یافت به گونه ای که پرداختن به خدا، پیامبر و امامان، احکام و دیگر مضامین هم پیوند با دین، از اصلی ترین موضوع های شعر کودک شد. بیشترین شعرهای سروده شده درباره شخصیت های دینی مربوط به عاشورا، امام رضا و حضرت محمد صلوات الله علیه است و در کنار این شخصیت ها به صورت کمتر می توان اشعاری را با موضوع امام علی، حضرت زهرا و حضرت مهدی یافت. توجه به دیگر امامان محدودتر و کمتر است.

همان گونه که گفته شد، پرداختن به شخصیت حضرت زهرا و زندگی او از مضامینی است که به صورت محدود در شعر کودک دیده می‌شود. نخستین شعرهای سروده شده در ستایش این بانو متعلق به دهه‌‌های ۶۰ و ۷۰ است. بسامد این گونه شعرها در شعر نوجوان این دوره بیشتر از شعر کودک است. در مجموعه نان و پروانه که مجموعه شعر دینی کودک و نوجوان از سال‌‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۷۰ است، تنها شعر زیر افسانه شعبان نژاد است که خاص گروه سنی ج است و به میلاد حضرت زهرا اشاره دارد:

شب رفت و با سپیده

روزی که با طلوعش

یک روز دیگر آمد

زهرای اطهر آمد…

(نان و پروانه : ۲۲۷)

در برخی از منظومه‌‌های روایی دهه ۸۰ نیز شاعران کوشیده اند با ارائه داستانی از زندگی حضرت زهرا، کودک را با سیره عملی این بانو آشنا کنند. عباسعلی سپاهی یونسی در مجموعه هدیه های آسمان، به حضرت زهرا توجه داشته است. کتاب ماه و آن گردنبند از مجموعه ۱۴ جلدی قصه‌‌های منظوم از چهارده معصوم سروده محمد کاظم مزینانی و کتاب داستان گردنبند از جعفر ابراهیمی هر دو به روایت انفاق حضرت زهرا و اهدای گردنبند خود به یک نیازمند پرداخته اند. سید محمد مهاجرانی نیز در نظمی نه چندان شعروار جهیزیه حضرت زهرا را توصیف کرده است:

خنده کنیم شاد باشیم

عروس رسید به خانه

مثل گل و عروسک

خانه نو مبارک

             (شکوفه های شکفتن: ۶۳)

او در این شعر کوشیده است مفاهیم سادگی، قناعت و نظم و آراستگی را به کودک منتقل کند. کتاب فاطمه از مهاجرانی نیز دربردارنده چند نظم دیگر با موضوع سیره عملی حضرت زهراست.

با توجه به تلاش‌‌های محدود شاعران در پرداختن به موضوع حضرت زهرا در شعر کودک، تحول اساسی در اشعار مربوط به این معصوم را باید خاص کتاب «از فاطمه به فاطمه» دانست. این کتاب که نیمه دوم دهه ۹۰ و برای گروه سنی ب سروده شده است، در بردارنده ۲۰ شعر صمیمی با زبان عامیانه و غیررسمی از شکوه قاسم نیاست که به توصیف ارتباط عاطفی کودک با حضرت زهرا پرداخته است. قاسم‌نیا در مقدمه این کتاب با اشاره به این نکته که نام شناسنامه ای اش فاطمه است و هیچ گاه با این نام ارتباط نمی گرفته، گفته است که همزمان با ایجاد مشکلی در زندگی اش این مجموعه را سروده و پس از آن مشکلات او حل شده است. قاسم‌نیا تاکید می‌کند که در این اثر کوشیده پیام خانم فاطمه زهرا را به تمام دختران خاصه آنان که نامشان فاطمه است برساند و علاقه مندی خود به آن ها را بیان کند. 

تنوع موضوعی در این کتاب نسبتا بالاست با این حال شاعر در این مجموعه در جستجوی انتقال سیره عملی حضرت زهرا به کودک نیست. او کوشیده است از جایگاه مادرانگی، همراهی و حضور همیشگی این معصوم در زندگی صحبت کند و در معدود شعرهایی می‌توان نشانی از صفات حضرت زهرا چون ام ابیهایی را دید. مهم ترین مضمون‌‌های موجود دراین کتاب را می‌توان به هم نامی با فاطمه زهرا، کمک خواستن از بانو در مواقع مختلف حقیقی و خیالی، الگوپذیری از ایشان و ابراز محبت به او دانست که در ادامه نمونه هایی از آن ها آمده است.

قاسم نیا در این مجموعه علاوه بر اشاره به عدم رضایت از نام فاطمه برای خودش در زمان کودکی به این دقیقه اشاره می‌کند که در بزرگسالی متوجه شده است که بهترین نامی که مادر می‌توانسته بر روی او بگذارد فاطمه بوده است و از این انتخاب احساس رضایت می‌کند. این شعر می‌تواند به کودکانی که نمی توانند با اسم هایشان ارتباط برقرار کنند کمک کند:

وقتی کوچیک تر بودم

گاهی برای خودم

اما حالا می‌دونم

فاطمه بهترین اسم

اسممو دوست نداشتم

اسمی دیگه می‌ذاشتم

که اسم من چه زیباست

توی تموم دنیاست

(از فاطمه به فاطمه: ۲۸)

حتی هم نامی خودش با خانم فاطمه زهرا را دلیلی برای صمیمت بیشتر خودش با این بانو می‌داند:

اسم شما فاطمه ست

من می‌دونم اسم ما

دلم می‌خواد از امروز

وقتی که تنها هستم

راستی اجازه دارم

پس حالا با اجازه

اسم منم فاطمه ست

بهتر از اسم همه ست

حرف بزنم با شما

صدا کنم شما رو

من به شما بگم تو؟

دوسم داری یه کم تو

(همان: ۶)

با این حال در این شعر صمیمانه دو دستگی زبانی در استفاده از نشانه را برای سلامتی قافیه و به هم ریختگی اجزای جمله در بیت آخر مشهود است.

همراهی و کمک گرفتن از حضرت زهرا در تمام لحظه‌‌های زندگی از دیگر مضمون هایی است که در شعر فاطمی کودک دیده می‌شود. فاطمه زهرا با نقش مادری و در جایگاه آن همواره مراقب کودکان است و این نقش برای کودک اثرگذار و  ملموس است:

بوی گل یاس اومد

خودت بودی فاطمه

پیدا نبودی اصلا

حرف می‌زدی تو گوشم

یواش یواش و آروم

گفتی منم فاطمه

تو اومدی کنارم

من دیگه شک ندارم

اما تو رو می‌دیدم

صداتو می‌شنیدم

به  من یه چیزی گفتی

مواظبم نیفتی

    (همان: ۱۰)

از دیگر نمودهای مضمونی در مجموعه از فاطمه به فاطمه مدد خواستن و یاری طلبی از حضرت برای حل مشکلات است. همین نگاه مددجویانه را در شعر دیگری از شکوه قاسم‌نیا در این مجموعه با عنوان جوجه من می‌توان دید در این شعر نیز شاعر با اشاره به مریض شدن جوجه‌اش از حضرت زهرا برای شفای جوجه مدد می‌گیرد. در برخی موارد نیز مادر در جایگاه هدایتگری به کودک گوشزد می‌کنند که در نیازهای حقیقی نیز می‌تواند از بانو کمک بخواهد و این یاری‌جویی در برقراری ارتباطی صمیمی و همدلانه بین کودک و معصوم نقش‌آفرینی می‌کند:

بابام چرا نیومد؟

به من می‌گه فاطمه

فاطمه جان فاطمه

پس اگه می‌شه لطفا

مامان می‌گه دعا کن

فاطمه رو صدا کن

تو می‌شنوی صدامو

زود برسون بابامو

                        (همان:۲۱)

همین مددجویی در شعری دیگر نقشی الگویی می‌گیرد. شاعر با اشاره به صفت ام ابیهایی حضرت زهرا کودک را در نقش مادرانگی برای پدر غصه دارش قرار می‌دهد و او را کنش پذیر می‌کند:

فاطمه جان می‌بینی

دلم براش می‌سوزه

دستامو آروم آروم

دلم می‌خواد مثل تو

می‌گم بابای خوبم

اگر مامان بزرگ نیست

بابم چه غصه داره؟

چونکه مامان نداره

روی سرش می‌کشم

مامان بابام بشم

لالا بکن روی پام

غصه نخورم من اینجام

(همان: ۴۰)

   یکی از مضامین مورد توجه در شعر کودک فاطمی، اشاره به میلاد این بانوست. همانگونه که در ابتدا آمد در دهه ۶۰ نمود این موضوع در شعر افسانه شعبان نژاد دیده می‌شود؛ با این حال در کتاب از فاطمه به فاطمه و نیز در نشریه‌های کودک برخی از شعرها به این موضوع اختصاص دارند. 

توجه به سوره کوثر  نیز آمدن آن در شان حضرت زهرا و میلاد ایشان از دیگر مضمون‌‌های نوجویانه شعر کودک در دهه نود است. سعیده اصلاحی در منظومه قرانی کوثر به این دقیقه توجه داشته است. اصلاحی در این منظومه کوشیده است علاوه بر توجه به شان نزول سوره کوثر و نیز توضیح رفتارهای جاهلانه با دختران، از کلیشه‌‌های جنسیتی مربوط به دختران پرهیز کند و جایگاه واقعی آنان را در نگاه دین اسلام به کودک عرضه کند. اصلاحی با زبانی نرم و عامیانه به نقش دلسوزانه پیامبر و جایگاه الگویی حضرت زهرا در زندگی کودکان نیز توجه داشته است.

دختر تو از همه مردا سره

دختر تو چشمه زمزم می‌شه

فاطمه یعنی از بدی‌ها ‌جدا

دختر تو مادر امت می‌شه

خدا می‌خواد ام ابیها بشه

چراغ تنهایی پیغمبره

سرور بانوان عالم می‌شه

یعنی یه راه‌ بی‌‍خطر تا خدا

نقطه آغاز امامت می‌شه

دلخوشی بزرگ بابا بشه

           (کوثر: ۱۱)

قاسم نیا نیز در شعری دیگر از مجموعه از فاطمه به فاطمه به نقش الگویی حضرت زهرا اشاره داشته است با این حال او در این توصیف به صورت قالب‌‌های از پیش تعریف شده الگو پذیری اشاره داشته است:

کفشامو زود پوشیدم

فاطمه جان نگام کن

دلم می‌خواد بعد از این

تو مدرسه با ادب

بنداشو بستم خودم

ببین چه خوشگل شدم

مثل تو خانوم باشم

تو خونه آروم باشم

(از فاطمه به فاطمه: ۴۴)

آیا آرام بودن در خانه ضرورتی برای با ادب بودن و خانم بودن است و یا کودکی که اهل شیطنت ها و بازی‌‌های کودکانه است از ادب و تربیت به دور است؟ این در حالی ست که در بسیاری از احادیث و روایات تربیتی دین اسلام به کودکانگی توجه شده است و بهتر بود شاعر به جای استفاده از واژه آرام نمودی منطقی تر ارائه دهد.

بدیهی است که توجه به سیره رفتاری، عملی و علمی حضرت زهرا در جایگاه بانویی فاضل، مادری مهربان، همسری نمونه و زنی کنش‌گر و مهربان از مضامین مغفول در شعر فاطمی کودک است. پرداختن به این موضوع ها، در ایجاد نقش الگویی در تربیت دینی و الهی کودکان می تواند نقش موثری داشته باشد و به کودک این فرصت را بدهد که در کنار لذت بردن از موسیقی کلام و کشف های شاعرانه، روح فطرت طلب و آسمانی اش را با نور وجودی حضرت زهرا پیوند زند و در مسیر پرتلاطم زندگی با استعانت از این بانو در رفتار و گفتار و زیست عالمانه، عاشقانه و عابدانه به سعادت برسد.  از دیگر سو لازم است بسیاری از دغدغه مندان تربیت دینی کودک که در کسوت ادبیات دینی اشعارشان را به مخاطبان عرضه می کنند  نیز با منطق خیال انگیز و زبان شعر که رستاخیز کلام است، بیشتر آشنا شوند تا این گونه شعرها از وجه آموزشی محض فاصله گرفته و وجوه هنری آن روان هنرمند و هنرخواه کودک را نوازش دهد، دقیقه ای که در بسیاری از آثار کمتر به آن توجه و ناخواسته باعث دلزدگی کودک شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا